23
روح و ريحان ج2

پس از داعى گفتن است كه « هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى تِجَارَةٍ تُنجِيكُم مِنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ »۱ ، و بر آحاد اين امّت استماع نمودن و عمل كردن است و بر خداست هر بنده اى كه گامى به سويش بردارد او را به خودش وا نگذارد و « نَحْنُ نَحكُمُ بالظّاهِر وَاللّهُ يَتَولّى السَّرائِرَ »۲ .
و افسوس و حسرت بايد خورد از وضع و طرز ابناء اين زمان كه اگر در مجلسى ذكرى از قرآن و احاديث خاتم پيغمبران صلى الله عليه و آله وائمّه انام عليهم السلامشود ، طباع از شنيدن آنها كمال انزجار دارد ، اما اگر ذكرى از شرك و كفر و آداب سياساتِ شيطانيّه نفسانيّه شود ايشان را با نهايت ميل و رغبت مستمع و متوجّه مى شوند .

در حكايت فضل بن يحيى برمكى و ابو الهول شاعر

همانا حكايت دو بيت ابوالهول شاعر است كه در نهروان فضل بن يحيى بن خالد برمكى محضرى از شعراء آراست ، پس در ابتداء توجّه به ابوالهول شاعر كرده گفت : مدائح تو را نمى شنوم مگر آنكه بخوانى اشعارى كه در هجاء ما گفته اى . هر قدر استعفاء كرد فائده نبخشيد ، پس اين دو بيت خواند و وى را تحسين كردند :



اِذا ذُكِرَ الشِّركُ فى مَجلِسٍاَضآءَتْ وُجُوهُ بَنى بَرمَكِ
يعنى : وقتى كه در مجلسى ياد از دأب شرك مى شود اولاد برمك خوش وقت مى شوند ، اين فقره اشاره اى است به كفر و شرك قديم برامكه .



وَاِن تُلِيتْ عِندَهُم سُورَةٌاَتَوْا بِالاَحاديثِ مِن مَزْدَكِ۳

1.صف : ۱۰ .

2.شيخ اعظم انصارى در كتاب القضاء والشهادات : ۹۰ اين قول را از اقوال مشهوره دانسته ، ولى در پاره اى از مصادر فقهى و اصولى شيعه و سنى به رسول خدا صلى الله عليه و آلهنسبت داده شده است . بنگريد به : ايضاح الفوائد ۳/۴۸۶ و۴/۳۲۱ ، رياض المسائل ( چاپ قديم ) ۲/۴۱۹ ، شرح الازهار ۳/۳۰۴ ، شرح اصول كافى ، مازندرانى ۸/۱۷۳ ، الاحكام ، آمدى ۱/۲۸۱ و۲/۷۴ و ۸۰ ، در حاشيه عصمة الانبياء ، فخر رازى : ۲۷ نيز چنين نتيجه گرفته كه در كتب حديثى اين كلام وارد نيست و اصلى ندارد .

3.اين دو بيت را شيخ عباس قمى در الكنى و الالقاب ۱/۲۷۸ به اصمعى نسبت داده است .


روح و ريحان ج2
22

و از ملخّص اين عبارات و اشارات قدرى ملتفت شو كه ارتكاب معاصى ماها صدمه اش بر نبى اكرم و رسول مكرّم صلى الله عليه و آله است ، و به پيشوايان دين و هم به قاطبه علما و مجتهدين كه حافظين حدود اللّه مى باشند ، ليكن گناه كار از پروردگار خود زمان ارتكاب گناه پروا و انديشه ندارد ، و اگر خوفى مى داشت نمى كرد چه رسد خوف از انبياء و اوصياء .
پس شبهه نباشد چنانكه خداوند بينا است به اعمال عباد ، پيغمبر و امام هم مطّلع و آگاه مى باشند ، پس به مفاد كريمه « فَسَيَرَى اللّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ »۱ خداوند و رسول صلى الله عليه و آله و ائمه طاهرين عليهم السلام اعمال صادره از شما را مى بينند ، مگر باز به دعاء ايشان و ملائكه مستغفرين ، خداوند رحيم از عثرات و خطرات ما مذنبين بگذرد و عفو فرمايد ، و به واسطه توسّل به حضرت عبدالعظيم عليه السلام و تديّن به دين متين آن بزرگوار از غفلات سابقه ما را نجات دهد ، بهتر آن است بنان قلم را از شرح اين گونه ناملايمات كه با طبع هر مذنب عاصى و مجرم عاتى موافق نيست نگاهدارم و لب فروبندم ، و در مقام اصلاح حال خود برايم و قدرى بر خويش بنگرم ، و ملكات نفسانيّه ام را بشمرم و هر يك را متدرّجا به اضداد آنها معالجه نمايم تا كردار با گفتارم مطابق و صورت ظاهريّه ام با سريرت باطنيّه موافق آيد .
پس از تصفيه دل و صفاء خاطر و تهذيب اخلاق ، آن وقت بر منبر از اين گونه نصايح و مواعظ اشاعه نمايم تا احكام مسائل حلال و حرام از قلوب بندگان مانند قطرات باران از صخره صمّاء نلغزد ، اگر چه آيه كريمه « وَإِذَا رَأَوْا تِجَارَةً أَوْ لَهْواً انفَضُّوا إِلَيْهَا وَتَرَكُوكَ قَائِماً قُلْ مَا عِندَ اللّهَ خَيْرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَمِنَ التِّجَارَةِ وَاللّهُ خَيْرُ الرَّازِقِينَ »۲ منظور نظر دارم و جبلّت و استعداد هر مَجبُول مُستعدّى را بر حسب آيات كريمه و روايات عظيمه خوانده ام ، امّا خداوند عطوف مقلّب القلوب و مفرّج الكُروب است ، شايد به تذكره اى از داعى و بهانه اى از اين عاصى ، بنده اى از بندگان خدا ساعى در عمل خير و مُقبل به طاعت شود .

1.توبه : ۱۰۵ .

2.جمعه : ۱۱ .

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    5
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 93816
صفحه از 447
پرینت  ارسال به