255
روح و ريحان ج2

مى شود ، امّا آفتاب روح ولايت بر هر عنصرى كه بتابد هر رنگى كه بخواهد از آن عضو ظاهر شود ، و اين آفتاب ولايت با آنكه رنگ دارد بى رنگ است ، و با آنكه ظاهر است مخفى است ، يعنى : رنگ روح و حقيقت ولايت اگر چه از هر چيزى اجلى است اما با كمال ظهور و جلوه اى كه دارد خفاء ديگرى دارد ، و يكى از مظاهر آفتاب تابنده ولايت حقّه هيكل مخلوق محسوس اوست .
چون ابر جسد حسى عنصرى را ربط ديگرى است و خود جوهر اظهر و انورى ؛ لهذا ظهورات و تلونات مَرئيّه اش در انظار و ابصار بر حسب اختلاف قوابل مختلف و مرئى مى شود تا آن هم كرامتى مخصوص باشد .
پس مى گوئيم : هر رنگى كه نيك است از هر يك از اولياء خدا توان پذيرفت و يافت مگر لون قبيح و رنگ زشت ؛ از آنكه هيچ عضوى از اعضاى بدنيّه ايشان را زشك و قبيح نمى دانيم ، بلكه طينت كلِ وجودشان را بالكليّه از طينات اعلى عليين و عرش برين يافته ايم ، و آيه كريمه « فِطْرَةَ اللّهَ الَّتِى فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لاَ تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللّهَ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ »۱ شاهدى است .

در حكايت صوفى و رنگ رز

گويند : صوفى كبود پوشى به در دُكان رنگ رزى جامه هاى رنگارنگ يافت ، گفت : اى استاد در اين كارخانه يك رنگ مى بايد اين همه رنگ به چه كار آيد ؟ ! رنگ رز مرد عارفى بود ، در جواب گفت : اى صوفى ! از عشق بوئى ندارى اگر نه بايست همه را يك رنگ بشمارى .



صبغة اللّه چيست رنگ خم هورنگها يك رنگ گردد پيش او
و محيى الدين در « فتوحات مكيّه » گفته است : كدام رنگ از رنگ وجود زيباتر است كه

1.روم : ۳۰ .


روح و ريحان ج2
254

بناءً على هذا ، آنچه باعث اختلاف الوان و اشكال سائرين از رعاياست در ايشان هم آن باعث و سبب موجود است و كرامت و معجزه آن است با اختلافى كه در الوان بعضى از ائمه بوده است كمال شباهت به اجداد اكارم و آباء افاخم خودشان داشته اند بلكه بگويم : قدرت بر ايجاد الوان و اشكال عموماً داشته اند . صدق عرض كرده ام و خود مى دانى الوان بعينها اعراضند و ايجاد آنها براى ائمه هدى صلوات اللّه عليهم در كمال سهولت بوده است .
پس در جواهر عوالم امكانيه تكلّم كن كه چگونه اقتدار در انقلاب و انتقال آنها باذن اللّه يافتند و اگر كتابهاى مناقب ائمه اطهار را بخوانى خواهى دانست چگونه سياه را سفيد و جوان را پير و لاغر را ضخيم و مرد را زن و مرده را زنده و هر يك را به عكس مى نمودند و در اين حديث يافتى اهل قيافه وقتى كه آن جمال را زيارت كردند به سجده افتادند و على نحو الاتفاق عرض كردند : حضرت جواد عليه السلام از ذريّه پيغمبر صلى الله عليه و آلهو فاطمه اطهر است ، و شهادت دادند كه آن جناب فرزند حضرت على بن موسى الرضا عليه السلام است اگر چه آن جماعت خدمت حضرت رسالت صلى الله عليه و آله شرفياب نشده بودند اما از زيارت مهر آساى رضوى عليه السلاماز شكل و شمائل نبوى صلى الله عليه و آله كما هى اطلاع بهم رسانيده بودند . همانا ظهورات و جلوات ائمه اطهار بر حسب لون و رنگ حقيقيه روحانيّه نورانيه شان بوده است اگر چه در آن عالم رنگى و لونى نيست و آن عالم ، عالم بى رنگى است .
عجب گفته است :



وما الوَجهُ اِلاّ واحدٌ غَير انّهاِذا اَنتَ عَدَّدتُ المَرايا تَعدَّدا
* * *



آفتابى در هزاران آبگينه تافتهپس به رنگى هر يكى تاب دگر۱انداخته
جمله يك نور است ليكن رنگهاى مختلفاختلافى در ميان اين و آن انداخته
گويند : تابش آفتاب بر شيشه هاى ملوّن كه قوابل و مظاهرند باعث ظهور الوانشان

1.در چاپ سنگى : ديگر .

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    5
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 93811
صفحه از 447
پرینت  ارسال به