259
روح و ريحان ج2

وى دالّ است در كتاب « مدينة المعاجز » است .
و مرحوم سيّد قاضى نوراللّه شوشترى فرموده : نسب شريف سادات عظام رضويّه مشهد مقدّس منور و سادات رضويّه قم مجموع به ابى عبداللّه احمد نقيب قم ابن محمّد بن احمد بن موسى مبرقع بن الامام محمد تقى عليه السلاممنتهى مى شود ، و سيّد نقيب امير شمس الدين محمد كه به سيزده واسطه به ابى عبداللّه احمد نقيب قم مى رسد در زمان سلطنت ميرزا شاهرخ از مدينه قم به مشهد مقدس آمد ، و ميرزا ابوطالب مشهور از اولاد امجاد اوست.. الى آخره .

در شرح حال امام على النقى عليه السلام است

اما امام دهم جماعت اماميّه حضرت على بن محمد الهادى عليه السلام است ، كنيه شريف : ابوالحسن ، اسم مباركش مانند اجداد كرامش على ، لقب ممدوحش هادى است ، تولد آن جناب در ماه رجب المرجب ۱ در سال دويست و چهارده از هجرت گذشته ، و مدّت عمرش چهل و يك سال و شش ماه علاوه بوده است ، و معاصر بود با متوكّل باللّه به اصرار بسيار از جوار جدّ بزرگوارش به سرّ من رأى آمد ، و در همانجا مسموم شد و در خانه اش مدفون گرديد ، و اسم مادرش سمانه است و جاريه ام ولد بوده است .
و شيخ مفيد طاب ثراه فرمود : در مدينة الرّسول صلى الله عليه و آله نيمه ذى حجة الحرام در سال دويست و دوازدهم از هجرت حضرت هادى صلوات اللّه عليه و على آبائه متولد شد ، و در سر من رأى در سال دويست و پنجاه و چهارم وفات فرمود .
و يحيى بن هرثمة بن اعين آن جناب را از مدينه به سرّ من رأى آورد ، و سى سال هم امامت نمودند و از مآثر و مفاخر عظيمه آن بزرگوار تحمل كردن بر جسارتهاى متوكل است ، و بر سيره مرضيّه آباء و اجداد خود مشى نمودن سيّما اعمال منهيّه كه از وى در

1.بنا بر روايت ابن طاوس در اقبال ۳/۲۲۱ فصل ۳۱ : روز سوم ماه رجب .


روح و ريحان ج2
258

ونصب « صبغة اللّه » بر اين تقدير است ، يعنى : صَبَغَنا اللّهُ صَبغَةً ۱ ، يا نصب آن بر اغراء است مانند : « اخاك اخاك » اى : الزم اخاك ، يعنى : الزموا صبغة اللّه ، مراد آن است : ملازم دين اسلام شويد و جدا نگرديد ، يا : اتّبعوا صبغة اللّه ، همانا « فِطْرَةَ اللّهَ الَّتِى فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا » اشاره به آن ۲ ، پس :



بى رنگ است يار دلخواه اى دلقانع نشوى به رنگ ناگاه اى دل
اصل همه رنگها از آن بى رنگى استمن احسن صبغةً من اللّه اى دل

در فرزندان حضرت امام محمد تقى عليه السلام است

اما فرزندان حضرت جواد عليه السلام اندك اند و اين بزرگوار در قلّت اولاد بين علماء نسّابه معروف است ، و آنچه عجالةً از كتاب « عمدة الطالب » ۳ به نظر دارم حضرت جواد عليه السلامچهار فرزند داشتند : دو پسر و دو دختر .
و حمد اللّه مستوفى قزوينى دو پسر و چهار دختر نقل كرده است .
امّا بنا بر قول اول : دو پسر آن بزرگوار يكى حضرت امام علىّ النقى عليه السلاماست و ديگرى موسى مبرقع است . اما دو دختر يكى فاطمه و ديگرى امامه است . و نسل و عقب از حضرت هادى و موسى مبرقع بماند ، و موسى مبرقع فرزندان عديده داشت يكى محمّد و ديگرى احمد است و نسل سادات رضويّه از احمد است ۴ .
و برادرش محمد دارج و بدون عقب ماند .
و موسى مدفن وى در قم است و او را حكايات بسيار است ، و حديثى كه بر سوء حال

1.شرح اصول كافى ۸/۴۳ ، بحار ۳/۲۸۰ به نقل از بيضاوى .

2.رجوع كنيد به : فتح البارى ۸/۱۲۳ ، زاد المسير ۱/۱۳۵ .

3.دو پسر براى حضرت در عمدة الطالب : ۱۹۹ مذكور است ، ولى محقق كتاب در حاشيه مى گويد : ولد الجواد [عليه السلام] محمداً و عليّاً و موسى والحسن و حكيمة و بريهة و أمامة وفاطمة . يعنى چهار پسر و چهار دختر كه قول سوم در مسأله مى شود و صحّت آن را بايد از اهل فن استفسار كرد .

4.عمدة الطالب : ۲۰۱ .

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    5
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 79709
صفحه از 447
پرینت  ارسال به