265
روح و ريحان ج2

يعنى : تن آن پادشاه نشانه راههاى بلاهاست و پادشاهى او به غير او نمى رسد .
پس از خواندن اين اشعار و رقت قلوب حاضرين و ندماء آن لعين ، برخاست متوكّل و كمال معذرت خواست و با نهايت اجلال و اعزاز آن جناب را روانه منزل نمود .
و بحمد اللّه تعالى در سرّ من رأى جناب هادى عليه السلام جنازه متوكّل را مشاهده فرمود .
و آنچه در ذيل خبر مبسوط است مى نويسد :
در روز عيد فطر متوكّل امر كرد تمام بنى هاشم پياده جلو مركب او حاضر شوند ، و غرض وى حضرت ابوالحسن امام على النقى عليه السلام بود آن جناب بر يكى از غلامان خود تكيه داده پياده تشريف آوردند .
بعضى از بنى هاشم عرض كردند : آيا در عالم نيست كسى كه دعاى او مستجاب شود ؟ ! فرمود : « در عالم كسى هست كه ذرّه ناخن او اعظم است از ناقه صالح در وقتى كه او را پى كردند و بچه اش به ناله بمرد ، و خداوند سبحان فرمود : « تَمَتَّعُوا فِى دَارِكُمْ ثَلاَثَةَ أَيَّامٍ ذلِكَ وَعْدٌ غَيْرُ مَكْذُوبٍ »۱ » ۲ .
و متوكّل در روز چهارم شوّال سال دويست و چهل و هفت كشته شد ۳ ، و بيست و هفت سال از امامت آن جناب گذشته بود ، و آن حضرت بعد از معتصم و واثق و متوكّل معاصر با مستنصر و مستعين و معتزّ باللّه گرديد .
و رحلت آن جناب به جهت زهرى بود كه از خليفه جائر معاصر عبّاسى چشيد ، و يك سال قبل از تولّد امام عصر ارواحنا له الفداء مدفون شد .
و فرزندان آن بزرگوار پنج نفرند : چهار پسر و يك دختر :

1.هود : ۶۵ .

2.بنگريد به : مناقب ابن شهر آشوب ۳/۵۱۰ ـ ۵۱۱ ، الصراط المستقيم ۲/۲۰۴ ح ۸ ، بحار الانوار ۵۰/۲۰۴ ح ۱۳ .

3.والمتوكل أَلَدّ خلفاء بنى العباس . كان فى زمن على الهادى عليه السلام . وهو الذى امر بحرث قبر الحسين عليه السلاموهدم بنيانه فعليه ما يستحقه . مجمع . ( حاشيه مؤلف رحمه الله ) . رجوع كنيد به : مجمع البحرين ۴/۵۴۸ ماده (وكل ) ، عوالم ۱۷/۷۲۸ ح ۶ .


روح و ريحان ج2
264

« رُشى » جمع « رشوه » و « رقى » جمع « رقيه » به ضمّ ، و آن افسون است ، يعنى : رشوه ها و افسونها و دامها براى مرگ سودى ندهد .



ما ساعدوك ولا واساك اقربهمبل سلّموك لها يا قبحَ ما فعلوا
يعنى : يارى نكردند تو را و نزديكتر تو مواسات نكند بلكه تو را به خاك بسپارند و زشت است آنچه به جا آوردند .



ما بالُ قبرك لا يأتى به احدٌولا يطوف به من بينهم رجلُ
يعنى : چرا به گور تو نمى آيد احدى و طواف نمى كند ؟ !



ما بالُ ذكرك منسيّاً ومُطّرحاًوكلّهم باقتسام المال قد شغلوا
يعنى : چرا ياد كردن تو را فراموش كرده اند و همه ايشان به بخشيدن مال مشغول شده اند .



ما بالُ قصرِك وحشاً لا انيسَ بهيغشاك من كَنفَيه الرّوعُ والوَهَلُ
يعنى : چرا كوشك و خانه تو خالى است از انس گيرنده اى ؟ كه از دو طرف براى نبودن كسى به فزع و ترس مى آيد هر آنكه مى بيند .



لا تُنكرنّ فما دامت على ملكالاّ اناخ عليه الموت والوَجَلُ
يعنى : انكار مكن در زمانى كه پادشاهى و دولت بر پادشاه استقرار دارد ، مرگ مى خواباند شتر خودش را به در خانه اش .



وكيف يرجُو دَوام الملك متّصلاًورُوحُه بحبال الموت متّصل
و چگونه پادشاه اميدوار باشد به هميشگى عيش ؟ و حال آنكه جانش به ريسمانهاى مرگ پيوسته است .



وجسمه لبُنَيّات الردى غرضٌوملكه زائل عنه ومنتقلُ

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    5
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 93289
صفحه از 447
پرینت  ارسال به