بفرمائيد تا بر آن باقى مانم .
آن جناب فرمود : « هاتِهِ » .
قال : قلت : فاِنّى اَشْهَدُ ان لا اله الاّ اللّهُ وَحدَهُ لا شَريكَ لَه وَاَنَّ محمّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُه صلى الله عليه و آلهوَاُقِرَّ بما جاء بِهِ لى مِن عِندِاللّه وَاَنَّ عَليّاً عليه السلام اِمامى فَرَضَ اللّهُ طاعَتَه ، مَن عَرَفه كان مُؤمِناً وَمَن جَهِلَه كان ضالاًّ وَمَن ردَّ عَلَيه كانَ كافِراً ، ثُمَّ وَصَفتُ الأئِمّةَ عليهم السلامحَتّى انتَهَيتُ اِليهَ .
فقال : « مَا الذى تُريدُ اَن اَتَوَلاّكَ عَلى هذا ؟ » .
يعنى : آن جناب فرمودند : « بياور دين خود را » ، پس بعد از ذكر شهادتين عرض كردم : اقرار مى نمايم به حقّيّت آنچه را كه حضرت نبوى صلى الله عليه و آلهاز براى من آورده است از جانب خدا ، و حضرت امير مؤمنان عليه السلاماطاعتش فرض است ، هر كس او را بشناسد مؤمن است ، و هر كس جاهل به مقام او باشد گمراه است ، و هر كس ردّ كند او را كافر است ، پس هر يك از ائمه عليهم السلام را به مانند آن بزرگوار مدح و وصف كردم تا آنكه منتهى نمودم امامت را به آن بزرگوار .
حضرت صادق عليه السلام فرمودند : « چه اراده دارى ؟ آيا مى خواهى تو را بر آنچه عرضه داشتى دوست بِدارم ؟ پس تو را دوست دارم » .
و فقره اخيره كه در اثبات امامت و اقرار به خلافت حضرت صادق عليه السلام است نيز مانند خبر سابق است ، أيضاً در مقام تقيّه آن جناب فرمودند : « ساكت شو » .
در شرح عرض دين عمرو بن حُريْث است
سوم كسى كه بر امام زمان ، دين متبوعِ مرضىّ خود را عرضه داشت و امام عليه السلامقسم ياد كرد بر حقّيت و حجّيت آن دين ، و تصديق بر آن فرمود ، عمرو بن حريث است ، و وى غير از عمرو بن حريث مصاحب امير مؤمنان عليه السلاماست ، و وى در نزد كشى و نجاشى و كلينى