و بعضى حضرت امام على النّقى عليه السلام را مهدى منتظر گمان كردند .
و برخى هم امام حسن عسكرى عليه السلام را زنده و قائم خواندند .
و جمعى محمد بن قاسم بن على بن حسين صاحب طالقان را كه معتصم حبس نمود و رحلت فرمود قائم دانستند و منكر موت او شدند مانند بعضى از جاروديّه .
و بعضى يحيى بن عمر بن حسين بن زيد صاحب كوفه را قائم خواندند .
و تمام اين مذاهب و عقايد ، سخيف و باطل است جز مذهب حقّ و عقيده صحيحه اماميّه كه گويند : قائم آل محمد صلى الله عليه و آلهموجود و طويل العمر است در اين عالم زنده است و از وجود شريفش موجودات بر پاى و پابنده است ۱ .
و محيى الدّين معروف گفته است كه : آن جناب را قائم مى گويند براى آنكه به قسمى از اقسام وجود و هستى قائم است : مى خورد و مى آشامد و مى خوابد امّا مَثل او در زمين مثل عيسى بن مريم است در آسمان.. الى آخر ما قال .
در بيان حديث شريف اصول كافى از مرحوم آقاخوند
و در كتاب مستطاب « اصول كافى » در حديث يازدهم از باب عقل و جهل از حضرت امام محمد باقر عليه السلام مروى است : « اذا قامَ قائِمُنا وَضَعَ اللّهُ يَدَه على رؤوسِ عِبادهِ فَجمَعَ بها عُقُولَهم وكَمُلَتْ اَحلامُهُم »۲ .
يعنى : چون قائم ما قيام مى كند خداوند دست خودش را بر سرهاى بندگانش مى گذارد ، پس به واسطه آن دست عقل هاى ايشان را جمع مى كند و احلام ايشان را كامل مى نمايد .