هفت نفر از بصره ، و شش نفر از نواحى بصره ، و چهار نفر از سامره ، و چهار نفر از نيشابور ، و چهار نفر از خوزستان ، دوازده نفر از جبال ، و هفت نفر از ديلمان ، و هفت نفر از جيلان ، دوازده [نفر] از طالقان ، و شعيب بن صالح طالقانى امير عسكر آن بزرگوار است .
داعى عرض مى كند : يكى از شعراء اهل سنّت در قصيده اش گفته است :
يقوُدُ نواحيها شُعيبُ بن صالحالى سيّدٍ من آلِ هاشم اَذهَر۱
چهار نفر از جرجان ، هفت نفر از مازندران ، چهار نفر از رى ، دوازده نفر از قم ، سيزده نفر از ناحيه قم ، يك نفر از اصفهان ، چهار نفر از كرمان ، يك نفر از مُكران ، سه نفر از مولائيّه ، سه نفر از مرو ، سه [نفر] از هند ، سه نفر از قزوين ، سه نفر از ماوراء النّهر ، سه نفر از حبشه ، دوازده نفر از كوفه ، هفت نفر از ناحيه آن ، دوازده نفر از سبزوار ، هفت نفر از طوس و ناحيه آن ، و سه نفر از دامغان ، چهار نفر از شهريار ، پنج نفر از جبال رىّ ، چهار نفر از مُغار ، هفت نفر از شيراز ، دو نفر از طبرستان ، سه نفر از حلب ، چهار نفر از ناحيه حلب ، چهار نفر از اندلس ، سه نفر از سجستان ، پنج نفر از كابل ، تمام اين عدد سيصد و سيزده نفرند .
در حديث شريف حذيفه و وجود ابدال و نجباء است
و مرحوم شيخ مفيد در كتاب « خصائص » 2 نقل فرموده است از حذيفه كه گفت : شنيدم رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودند زمان خروج قائم ما منادى ندا مى كند : « أيُّها الناسُ ! قَطَعَ مُدَّةُ الجَبّارين وَوَلىّ الأمرَ خيرُ أُمّةٍ فَألحِقُوا بِمَكَّةَ فَيَخْرُجْ النُّجَباء بمصر والأبدالَ مِنَ الشّامِ وَعَصائِب العراق رُهبانٌ باللَّيل وَليُوثٌ بالنّهار كأنَّ قُلُوبُهُمْ زُبُرَ الحَديد وَعِنْدَ ذلِكَ تفرح الطيور فى أوكارِها وَالحيتان فى بِحارِها وَتَمُدُّ الأنهار وتَغيضُ العُيون وَتَنبُتُ الأرضُ ضِعْفَ كلِّها ثُمَّ يَسيرُ مقدّمته