291
روح و ريحان ج2

هفت نفر از بصره ، و شش نفر از نواحى بصره ، و چهار نفر از سامره ، و چهار نفر از نيشابور ، و چهار نفر از خوزستان ، دوازده نفر از جبال ، و هفت نفر از ديلمان ، و هفت نفر از جيلان ، دوازده [نفر] از طالقان ، و شعيب بن صالح طالقانى امير عسكر آن بزرگوار است .
داعى عرض مى كند : يكى از شعراء اهل سنّت در قصيده اش گفته است :



يقوُدُ نواحيها شُعيبُ بن صالحالى سيّدٍ من آلِ هاشم اَذهَر۱
چهار نفر از جرجان ، هفت نفر از مازندران ، چهار نفر از رى ، دوازده نفر از قم ، سيزده نفر از ناحيه قم ، يك نفر از اصفهان ، چهار نفر از كرمان ، يك نفر از مُكران ، سه نفر از مولائيّه ، سه نفر از مرو ، سه [نفر] از هند ، سه نفر از قزوين ، سه نفر از ماوراء النّهر ، سه نفر از حبشه ، دوازده نفر از كوفه ، هفت نفر از ناحيه آن ، دوازده نفر از سبزوار ، هفت نفر از طوس و ناحيه آن ، و سه نفر از دامغان ، چهار نفر از شهريار ، پنج نفر از جبال رىّ ، چهار نفر از مُغار ، هفت نفر از شيراز ، دو نفر از طبرستان ، سه نفر از حلب ، چهار نفر از ناحيه حلب ، چهار نفر از اندلس ، سه نفر از سجستان ، پنج نفر از كابل ، تمام اين عدد سيصد و سيزده نفرند .

در حديث شريف حذيفه و وجود ابدال و نجباء است

و مرحوم شيخ مفيد در كتاب « خصائص » 2 نقل فرموده است از حذيفه كه گفت : شنيدم رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودند زمان خروج قائم ما منادى ندا مى كند : « أيُّها الناسُ ! قَطَعَ مُدَّةُ الجَبّارين وَوَلىّ الأمرَ خيرُ أُمّةٍ فَألحِقُوا بِمَكَّةَ فَيَخْرُجْ النُّجَباء بمصر والأبدالَ مِنَ الشّامِ وَعَصائِب العراق رُهبانٌ باللَّيل وَليُوثٌ بالنّهار كأنَّ قُلُوبُهُمْ زُبُرَ الحَديد وَعِنْدَ ذلِكَ تفرح الطيور فى أوكارِها وَالحيتان فى بِحارِها وَتَمُدُّ الأنهار وتَغيضُ العُيون وَتَنبُتُ الأرضُ ضِعْفَ كلِّها ثُمَّ يَسيرُ مقدّمته

1.يعنى : مى كِشد شعيب بن صالح لشكر نصرت اثر آنرا به سوى آقائى از آل هاشم كه تابنده است و خود شعيب پيشواى آن گروه است . ( حاشيه مؤلف رحمه الله ) .

2.همان اختصاص است . رجوع كنيد به : اختصاص : ۲۰۸ ، مستدرك سفينة البحار ۶/۱۸۹ .


روح و ريحان ج2
290

حجت هفتم:در عدد كسانى كه خدمت حضرت امام عصر عليه السلام مشرف مى شوند و حديث شريف است

بدان عدد ملتزمين ركاب ظفر انتساب امام عصر عجّل اللّه فرجه از سى صد و سيزده علاوه نيستند ، و داعى از كتاب « مُهجه » محلّ حاجت اين حديث را مى نويسد :
حضرت صادق عليه السلام به محمد بن زيد فرمودند : « سيصد و سيزده نفر خدمت مهدى عليه السلامبيايند از شهرها ، چهار نفر ايشان پيغمبران باشند : حضرت عيسى و حضرت ادريس و حضرت خضر و حضرت الياس ، و چهار نفر از فرزندان امير المؤمنين عليه السلامباشند ، و چهار نفر از اولاد حضرت امام حسن عليه السلام ، و دوازده نفر از فرزندان حضرت امام حسين عليه السلام » .
پس محمد بن زيد عرض كرد : باقى از كدام شهرند ؟
فرمود : « وقت نماز رسيد برو و فردا بيا » . پس برخاست براى نماز .
چون صبح شد خدمت آن بزرگوار رسيدم و با خود كاغذ و دوات آوردم تا آنكه اسامى و بلاد ايشان را بنويسم .
فرمود : « اى محمّد ! مى خواهى بر كتاب تو روشنائى افزوده شود ؟ » .
عرض كردم : بلى .
پس دعائى خواندند و اشاره كردند به زمين ، طشتى از طلا بيرون آمد كه در آن چراغى روشن بود كه تمام مسجد را روشن كرد و بوى مشك و عنبر منتشر شد از آن طشت به قدرت خدا .
پس اهل مسجد تماماً صلوات فرستادند ، آن گاه حضرت صادق عليه السلامفرمودند : « همه اينها از بركات فرزند من است كه در آخر الزّمان ظاهر مى شود .
اى محمد ! بنويس : چهار نفر از مكه ، چهار نفر از بيت المقدس ، دوازده نفر از شام ، هفت نفر از يمن ، سه نفر از آذربايجان ، سه نفر از ظبّه ، سه نفر از بنى عروه ، چهار نفر از بنى تميم ، و دو نفر از بنى اسد ، و چهار نفر عقيلى ، و هفت نفر از بغداد ، و چهار نفر از واسط ،

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    5
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 78035
صفحه از 447
پرینت  ارسال به