307
روح و ريحان ج2

در عقيده شيعه اماميّه است در حقّ مهدى موعود از آل محمد محمود صلى الله عليه و آله

و زمان ظهور آن وجود حق منظور چون زمان قيام ساعت بر ماها مانند حالات ديگر آن بزرگوار مخفى و پنهان است اما در كلمات ائمه دين مانند دقايق آيات قرآنيّه و حقايق سُوَر فرقانيّه مرموزات تلويحيّه است كه از آن بعضى از اهل اسرار استدراك و استنباطى نموده اند و وقت ظهور را تعيين كرده اند .
چنانكه مرحوم سيّد جيّد سيّد نعمت اللّه جزائرى فرمود : استاد ما رئيس المحدثين و خاتم المجتهدين مجلسى صاحب كتاب « بحارالانوار » ـ ادام اللّه افاداته و اجزل فى الآخرة مثوباته و سعاداته ـ در مقام ايضاح و تفسير بعضى از اخبار متشابهه برآمد و مطابق كرد با وقت ظهور دولت صفويّه ـ انار اللّه بنيانها ـ و فرمود : ظهور فرج در آن دولت است .
و مأخذ استدلال آن مرحوم از سه حديث است : دو حديث مروى از كتاب « غيبت نعمانى » است از باقرين و صادقين عليهماالسلام ، و يك حديث از كتاب شيخ اجل محمد بن مسعود عياشى است از حضرت باقر عليه السلام از ابا لبيد مخزومى نقل نمود ، و حديث سوم مشروح است و مأخوذ از معانى حروف مقطّعه ، و در آخر آن مرحوم مجلسى فرمود : حساب (الم) هزار و يك صد و پنجاه و پنج است ، و زمان تحرير اين رساله هزار و هفتاد و هشت است ، پس از زمان ظهور تاكنون شصت و پنج سال ديگر باقى است .
و چون حديث ابا لبيد مفصّل است نقل ننمودم ، ملخّصِ فرموده مجلسى را ذكر نمودم ، اما دو حديث ديگر شيخ اجل محمد بن ابراهيم نعمانى را مى نويسم :
اوّل : حضرت صادق عليه السلام از حضرت امير مؤمنان عليه السلام ۱ روايت كرده كه در شرح احوال

1.حضرت امير عليه السلام فرمودند : « لابقى منكم آبِرٌ » أى : « رجلٌ يقوم بإصلاح النخل » و اين مورد مراد نيست . ( حاشيه مؤلف رحمه الله ) . رجوع شود به : نهج البلاغه ۱/۱۰۷ خطبه ۵۸ ، بحار الانوار ۳۳/۳۶۰ ح ۵۹۴ .


روح و ريحان ج2
306

را منحصر مى دانند به شخص مخصوصى كه از صلب على و بطن فاطمه عليهماالسلاماست ، و آن شخص حافظ وحى و راعى خلق و واسطه نعمت ، و واعى علم و منبع سرّ و مراجل وبيت الحمد و ساعت مستجاب ۱ و خازن حكمت و محل معرفت و لطف مخصوص و امام عصر و قطب وقت و ماء معين و غائب مستور و كلّ خير و فيض كامل و سلطان منصور و حجّت منتظر و مهدى مُؤمّل و بأس شديد و قائم به سيف و خاتم اولياء و مظهر دين و محيى سنت ومفتاح غيب و كلمه طيّبه و مصباح امّت وجبل رحمت و حيات قلوب و ليث وغى و غيث ندى و اسم اعظم الهى حضرت حجّة بن ابى محمد حسن عسكرى صلوات اللّه و سلامه است .
و از سال دويست و پنجاه و شش تاكنون زنده است و از دنيا محلّ و مأواى وى خارج نيست ، و در سرداب كه محلّ غيبت آن جناب عليه السلام است محبوس نيست .
مى خورد و مى خوابد و نكاح مى كند ، و هر سال به حج مى رود و در برّ و بحر سير مى فرمايد و مردم را مى بيند و شايد بعضى آن بزرگوار را ببينند اما نمى شناسند ، بلكه با ايشان تكلّم مى نمايد .
و استبعادى هم از غيبت و كثرت عمر و طول زمان او نمى رود و اخبار عامه و خاصّه در كتب به طريق قطع در بقاء وجود شريفش مشحون است ، و بر حسب حكمت الهيّه وقتى آيد خروج به سيف مى نمايد ، و ابناء زمان خود را از زيارت جمال خورشيد مثال خرسند مى فرمايد ، و آيه « أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا »۲ نيز در حقّ وى مؤوّل است .
پس خوب است عرض كنيم :



اى پادشه خوبان داد از غم تنهائىدل بى تو به جان آمد وقت است كه باز آيى۳

1.در چاپ سنگى : مستجابت .

2.زمر : ۶۹ .

3.از غزلهاى معروف حافظ شيرازى است .

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    5
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 78002
صفحه از 447
پرینت  ارسال به