321
روح و ريحان ج2

در شرح فقره « و اسفر عن وجهه » و حسن ايمان پادشاه زمان و مطابقت اين فقره با پادشاه جمجاه و امتياز وى از سلاطين ديگر

پس از سوق كلام « اسفر عن وجهه » معلوم است آن شخص قائم الحق نور ايمان و اسلامش عالم را منوّر و روشن دارد .
و آنچه از اخبار و تواريخ معلوم است اغلب علامات عشره مانند خروج ستاره دنباله دار و هرج و مرج و مجاعه و خسف در ازمنه سابقه ظاهر شده است ، و خروج قائم الحق نيز مسبوق است به ظهور قمر ازهر امام عصر عجلّ اللّه فرجه .
و داعى از حالات سلاطين سابقين و ملوك سالفين كه در اسلام قيام به حق كرده اند مطّلع شده ام مانند پادشاه دين خواه اين عصر و عهد قائم به حق نيافته ام كه نور و سيماى نيكويش بر اقاليم سبعه تابنده و درخشنده باشد ؛ از آنكه عجالةً اهل زمين يا مؤمنند يا كافر ، آنها كه كافرند بر مذهب حق ظلمت صرفه اند و ايشان را نورى نيست ، ضدّ ايشان ايمان است ، و نور ايمان به مفاد « وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ »۱ از جبين مبين مؤمنين ظاهر و باهر است ، و آن طايفه ناجيه حقّه كه نور صرف و ايمان محضند اهالى دولت حاليه ناصريّه اند كه روى هاى اقاليم موجوده به سوى ايشان است ، و اين دولت حقّه مانند ماه تابان در بين دول درخشان و نمايان است ، و اركان ايمانشان ـ بعون اللّه وتأييده ـ در كمال رزانت و اتقان .
و خود مى دانى تمام و كمال بدن انسان به سر است و جمال انسان از صورت او است ، و آثار ايمان كه مُستقرّ در وجود انسان است از روى و رخساره و پيشانى او ظاهر مى شود ، بلكه اقبال كلّى بنده به خداوند متعال به مفاد « وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِى فَطَرَ السَّماوَاتِ »۲ .. الى

1.عبس : ۳۸ .

2.انعام : ۷۹ .


روح و ريحان ج2
320

فإذا انقضت العلامات [العشر] اِذ ذاك يظهر منّا القمر الأزهر ، وتمّت كلمة الاخلاص للّه على التوحيد » .
پس عامر بن كثير عرض كرد : از ائمّه كفر و خلفاء باطل خبر داديد ، خوب است ائمه حق را كه بعد از شما خلافت مى نمايند به ماها بشناسانيد ، آن گاه از حالت ائمه اطهار آن بزرگوار اخبار فرمود .
و مرحوم شيخ عبداللّه بن نور اللّه ـ نَوَّر اللّهُ تربته ـ در كتاب مذكور فرمودند : مراد از بنى شيصبان بنى عبّاس اند و شيصبان اسم شيطان است از آنكه شيطان شريك ايشان بود در جور به آل رسول صلى الله عليه و آله .
و مشهور آن است عدد خلفاء بنى عباس سى و هفت نفرند ، و در اين مورد بيست و چهار نفر را ذكر فرموده است به القاب خاصه براى استقلال و قدرت كه در خلافتشان بوده است از آنكه جمعى از ايشان متزلزل بودند و دولتشان به سرعت گذشت مانند امين و منتصر و مستعين و معتزّ و امثال آنها .
اما عدد « على سنى الكديد » كنايه از مُعتزّ است ، و مراد از « سِنى » سالهاى عمر او است و آن بيست و چهار سال و يازده ماه و هشت روز بود ، و معتزّ شانزدهم از خلفاء بنى عباس بود .
و قولى است : كديد اشاره به متقى است ، و وى بيست و چهار سال و چند ماه خلافت كرد ، و آنچه در اين خطبه مباركه و روايت است از آنچه ذكر شد صحيح تر مى نمايد ، و آن بعد از ذكر خلفاء بنى عبّاس و فتنه صاحب قلاّده حمراء قائم الحق است . كه نور روشن بين اقليمها مانند ماه تابنده است بين ستاره هاى درخشنده .
و از براى خروج آن قائم الحق علاماتى است كه ذكر شد ، چون آن علامات منقضى گرديد آن وقت قمر ازهر ظاهر مى شود و كلمه توحيد و اخلاص تمام مى گردد ، و معلوم است مراد از قمر ازهر غير از قائم الحق است ؛ از آنكه پادشاهى از پادشاهان مسلمانان كه مردمان را به حق و دولت حقّه دعوت نمايد مى توان گفت : قيام به حق كرده است .

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    5
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 81005
صفحه از 447
پرینت  ارسال به