335
روح و ريحان ج2

متوسّل مى شود و او را وسيله از براى قضاء حاجت و انجاح مهمّ خود قرار مى دهد ، و چون به همراه آن شخص مقرّب به محضر پادشاه رود ديگر بستگان و گماشتگان و دربانان كرياس سلطنتى نمى توانند او را مانع شوند ، و ناچار اگر آن شخص به تنهائى مى رفت رانده مى شد و ممنوع مى گرديد .
و همين طريق است به كرياس سلطنت سلطان السّلاطين ملك الملوك پادشاه حقيقى رفتن ، پس سزاوار است اظهار آن به ساحت كبريائى بدين گونه : اى خداوند من ! اين شريعت و دين به توسّط اين بزرگواران به من رسيده است ، و بواسطه وجود ايشان من از وادى ضلالت و خسران بيرون آمده ام ، و تو در كلام مجيدت مرا امر فرمودى اطاعت ايشان را نمايم ، و اطاعت ايشان را هم اطاعت خود قرار دادى ، پس از اين نعمت عظمى تشكر دارم و اظهار مى نمايم كه : به مضمون « وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا »۱ و به مضمون « أَطِيعُوا اللّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِى الْأَمْرِ مِنْكُمْ »۲ اوامر و نواهى محمد صلى الله عليه و آلهو آلش را قبول كردم ، و از اين راه و طريقه تقرب به رحمت تو را استدعا مى كنم ، و به راهنمائى ايشان هم به راه پرستش و بندگى تو آمده ام ، الحال عفو از عَثَرات و زلاّت خود را به جهت خاطر ايشان مستدعى و متمنّى مى باشم .
(هو)



ماه كنعانى من مسند مصر آن توشدوقت آن است كه بدرود كنى زندان را
اكنون عرض دعاگوى آن است : در اين عصر و زمان قضاء حاجات مانند قبولى عبادات و طاعات به جهت حضرت ولى اللّه اعظم سلطان زمان است بايد روى دل هر كسى در هر كجا از براى هر كارى به سوى آن بزرگوار باشد ، و جز اين راه چاره ندارد و بر اين طريقه منحصر است ، و حكايتى كه سيّد جليل فضل اللّه بن على بن عبداللّه راوندى در

1.حشر : ۷ .

2.نساء : ۵۹ .


روح و ريحان ج2
334

مظاهر صفات خداوندى هستند و ايشان را خداوند برانگيخت نه آنكه معزول كرده باشد خودش را و امور را از كليّات و جزئيات به امام حواله كرده باشد ، واشهد باللّه اين طايفه امام خودشان را نشناخته اند و آيه كريمه « وَإِلَى اللّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ »۱ را به خطاء تأويل به حضرت امير عليه السلام كرده اند ، و يكى از امورى كه راجع به حق نيست اين عقيده سخيفه ضعيفه واهيه است ، تعالى اللّه عن ذلك علواً كبيراً .

در معنى توجه به امام قبل از اداء فريضه و جواز آن به دليل و برهان

نمى دانم خداوند به اين اشخاص در عوض اين عقيده فاسده و اقوال باطله چه مى دهد و چه نحو عقوبت مى نمايد ؟ ! مخفى نباشد عبادات تكميل نمى شود و حاجات برآورده نمى گردد مگر آنكه عابد و داعى قبل از عبادت مأموره و دعوت منظوره متشبّث به آل اطهار عليهم السلام شود ، نظير آنچه در « فقه الرضا » مرويست ، صلواتى است كه نمازگزار در تشهد و قنوت و حالات ديگر بر حضرت ختمى مرتبت صلى الله عليه و آله و آل آن بزرگوار مى فرستد ناچار وقتى كه مى گويد : « اللهمّ صلّ على محمد و آل محمد » حضرت رسول صلى الله عليه و آلهو عترت طاهرين آن جناب را به نظر مى آورد ، و از اين طلب رحمت قبول عبادت خود را از حضرت احديّت مسألت مى نمايد .
پس عرض مى نمايم : همان طريقى كه نمازگزار اسم سامى پيغمبر صلى الله عليه و آله و آل را بر زبان جارى مى نمايد و در حين ذكر اسم شريف محمد صلى الله عليه و آلهقصدى از تقرّب به مبدأ مى كند ، همان قسم است توسل به ائمه هدى زمان ورود به نماز پيش از تكبيرة الاحرام و اين توسّل و توجّه موجب طرد شيطان است ، و خروج از ورطه خذلان مثلاً كسى مى خواهد به حضور پادشاه مشرّف شود و مهمى كه دارد شفاهاً عرضه دارد به يكى از مقرّبين پادشاه

1.بقره : ۲۱۰ .

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    5
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 93699
صفحه از 447
پرینت  ارسال به