345
روح و ريحان ج2

و ايضاً از عبارات منثوره او است : انه عليه السلام قد رفع من النبوة فى اكناف عناصرها ، وَرَضَعَ من الرّسالة اخلاف اواصرها ، ونزع ۱ من القرابة بسجال معاصرها ، وبَرَعَ فى صفات الشّرف فعقدت عليه بخناصرها ۲ ، فهو من وُلد طهُر البتول المَجزوم بكونها بضعة من الرّسول ، فالرسالة اصله ۳ ، وانّها لاشرف العناصر والاصول ۴ .
و خوب است از كتاب مسطور نقل نسب آن بزرگوار را چون ابتداء اين عنوان بنمايم تا جمع بين روايت خاصه و عامه شود و القاب حضرت حجّة اللّه را بعضى از لسان عامه بدانند : و اما نسبُه اباً وأمّاً : فأبوه ابو محمد الحسن الخالص بن علىّ المتوكّل بن محمد القانع ۵ بن علىّ الرّضا بن موسى الكاظم بن جعفر بن محمد الباقر بن علىّ زين العابدين بن الحسين الزكى بن على المرتضى اميرالمؤمنين عليهم السلام ۶ .
پس دعاگوى عرض مى كند : خداوند سبحان را به حقّ اين وجود مؤمّل و حجّت منتظر وآباء طاهرين و اجداد مطهّرين و به حقّ جدّه طاهره مطهره اش انسيّه حوراء صلوات اللّه عليها وعلى ابيها وبعلها و بنيها قسم مى دهم تعجيل در ظهور فرج اعظم فرمايد ان شاء اللّه تعالى .
بحمد اللّه تعالى از احوال ائمه اثنا عشر به قدر مقدور با ملاحظه اقتصار و اختصار در شرح عرض دين حضرت عبدالعظيم عليه السلام بياناتى مفيده نگاشتم ، اكنون براى تكميل آنچه زحمت دادم خوش دارم اشاره اى به كليّه حالات ايشان كه مأخوذ است از نصوص صحيحه نظماً و نثراً بنمايم تا معلوم شود مناط در ايمان كامل و اسلام تمام محبّت ائمه انام است ، و حضرت عبدالعظيم بعد از تعداد اسامى ائمه برره عرض كرد : من اقرار مى كنم

1.در چاپ سنگى : ترع .

2.در چاپ سنگى : بخياصرها .

3.در چاپ سنگى : اصلها .

4.كشف الغمة ۳/۲۳۴ .

5.در چاپ سنگى : الصانع .


روح و ريحان ج2
344

قصيده فارسيه موسومه به حجّة الحق كه جامع اين اوراق عرض كرده است

و اين بنده شرمنده بر حسب حال خويش و استعداد اندك در شب نيمه شعبان هزار و دويست و هشتاد و هشت چند بيتى از الفاظ مفرده تركيب نموده مجموعه آن را به قصيده حجّة الحق تسميه نمودم در اين مورد بر حسب خواهش دوستى نگاشتم ، و كمال معذرت خدمت اهل ادب و فضيلت مى خواهم كه نهايت جسارت را كرده ام و به حضور ايشان چند بيتى منظوماً از خود عرض كرده ام :
بر هستى خويش حجتى دارد حقو از اين حجّت مسرتى دارد حق
مرآت جمال ذوالجمالى راچشمى خواهد كه صورتى دارد حق
يكتاست خدا و خواست ازين حجّتظاهر سازد كه وحدتى دارد حق
حق بين بايد كه تا ببيند حق راو آنكه داند حقيقتى دارد حق
هر كس خواهد كه حق ببيند پيدابا اين حجّت شباهتى دارد حق
در روز نخست خواست يزدانشدر عين فراق وصلتى دارد حق
در پرده غيب كرد پنهانشتا دانى كه غيبتى دارد حق
رحمت آمد زحق به خلقان يكسرصد رحمت چه رحمتى دارد حق
اين قامت را هر آنكه بيند داندقطعاً فردا قيامتى دارد حق
آن روى نكوى ، هر كه بيند گويدبرتر زجهان جنّتى دارد حق
آن لعل لب خندان را بينى گوئىاندر كوثر سقايتى دارد حق
عالم همه حجت است و حجت عالمبا اين حجّت محبّتى دارد حق
از سلسله مشك موى عنبر سايشاز ظلمت شب حكايتى دارد حق
از آئينه جمال مهر افروزشزانوار كواكب آيتى دارد حق
اين دايره وجود را قطبى بايدو اين اشياء را مشيّتى دارد حق
از خَلقِ مشيّت است اشياء پيداو از خلقِ مشيّت حكمتى دارد حق
تركيب عناصر وجودش را ديدمدانستم بساطتى دارد حق
آثار و صنايع الوهيّت رادر اين حجّة سجلّتى دارد حق
آفاق وجود و انفس امكانىاز اين آية دلالتى دارد حق
گويند خداى لا مكانست بلىدر اين حجّة مكانتى دارد حق
برداشت خداى نه سپهر گردوناكنون بنگر چه قوتى دارد حق
حاشا للّه ولو حش اللّه منهاين دست خداست قدرتى دارد حق
از اين حجّة خداى احيا سازدو از اين حجّة امانتى دارد حق
و از اين حجّة رواج ايمان گرددو از اين حجّة شريعتى دارد حق
اين دولت آخر الزّمان است آخردر طور وجود جلوتى دارد حق
و آن دولت كفر مى نماند هرگزروزى آيد كه رجعتى دارد حق
از اين حجّة بقاء عالم پيداو از اين حجّة عنايتى دارد حق
امروز كه روز نيمه شعبان استاندر عالم ولادتى دارد حق
امروز مباركست و فرّخ روزىاللّه اللّه چه بهجتى دارد حق
در دولت شاه ناصرالدّينامروز نگر چه نصرتى دارد حق
از طينت خو بِرَسْت آن شاهدر مركز خاك عشرتى دارد حق
زين عيد سعيد جشن مسعودامروز به خلق رأفتى دارد حق
جاويد و مدام دولتش بادتا هست خدا و عزّتى دارد حق
و عجب است از محمد بن طلحه شامى شافعى در اواخر كتاب « مطالب السّؤول فى مناقب آل الرسول صلى الله عليه و آله » در مدح حضرت حجة اللّه امام عصر اين ابيات را گفته است :
وهذا الخلف۱الحجّة قد ايده اللّههداه منهج۲الحق وآتاه سجاياه
وفى اعلى۳ذُرى العليا بالتاييد مرقاهوآتاه حلى۴فضل عظيم قد تحلاّه۵
وقد قال رسول اللّه قولاً قد رويناهوذوالعلم بما قد قال إذا ادرك معناه
يرى۶الاخبار بالمهدى جائت بمسمّاه۷وقد ابدء۸بالنّسبة والوصف وسمّاه
ويكفى قوله منّى باشراف۹محيّاهومن بضعة۱۰الزهراء مَرساه وَمثواه
ولم يبلغ بما ادّيته۱۱امثال۱۲واشباهفمن قال۱۳هو المهدى ما ماتوا بما فاهُوا۱۴

1.در چاپ سنگى : لخلف .

2.در چاپ سنگى : نهج .

3.در كشف الغمة : أعلى فى .

4.در چاپ سنگى : على .

5.در كشف الغمة : « فتحلاه » بجاى « قد تحلاّه » .

6.در كشف الغمة : ترى .

7.در چاپ سنگى : بالمسمّاه .

8.در كشف الغمة : ابداه .

9.در كشف الغمة : باشراق .

10.در كشف الغمة : بضعته .

11.در كشف الغمة : ولن يبلغ ما أوتيه .

12.در كشف الغمة : فان قالوا .

13.اين ابيات را اربلى در كشف الغمة ۳/۲۳۳ نقل كرده است .

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    5
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 81010
صفحه از 447
پرینت  ارسال به