پس زراره گفت : خداوند را حمد كردم ، گفتم : اَلْحَمْدُ للّهِ . آن بزرگوار هم فرمود : « الْحَمْدُ للّهِ » .
پس گفتم : اَحْمَدُهُ وَاَسْتَعينُهُ . پس آن بزرگوار فرمود : « اَحْمَدُهُ واَسْتَعينُه » ، و هر آنچه اين كلمات مى گفتم آن بزرگوار هم مى فرمودند تا آنكه فارغ شدم از كلام خود .
و اين اخبار موجزه را در فضايل حمران بن اعين شيبانى ، داعى در اين محل نقل كردم براى آن است كه خوانندگان جلالت مقام وى را بدانند ، و بر اين حديث كه عرض دين اوست خدمت امام عليه السلام به نظر تحقيق بنگرند ، فوايد كثيره خواهند يافت .
و اين حديث شريف را فرزندان حمران ، حمزه و محمد ، كه ثقتين جليلين اند و معاصر زمان حضرت باقر و صادق عليهماالسلام بودند روايت كرده اند .
در حديث شريف معانى الاخبار از عرض دين حمران است
و چون بعضى فقرات عرض دين حضرت عبدالعظيم عليه السلام در اين حديث است براى تهيّه و مقدمه به ملاحظه و مطالعه دقايق و حقايق حديث آتى خوب است شرح آن را از كتاب مرحوم سيد جليل اشرف سيد محمّد حسينى كه موسوم به « فضائل السادات » است بعينها و عبارتها نقل نمايم كه حلّ اغلب معضلات و مشكلات مسائل توحيد و غيره از دانستن اين حديث صحيح السند انشاء اللّه تعالى مى شود :
عن « معانى الاخبار » ۱ فى باب مَعنى قَولِ الصّادِق عليه السلام « التُرتُر حمرانٌ » وَمَعنى المِطمَر :
حَدَّثَنا ابى رضى الله عنه ، قال : حدثنا سَعْدُ بن عبدِاللّه قالَ : حَدَّثَنى مُحَمّدُ بن الحُسَين بن ابى الخَطّاب ، عَن مُحمَّد بن سنان ، عَن حَمزة ومحمد إبْنَى ۲ حمران ، قالا : اِجتَمَعنا عِندَ ابى عبداللّه عليه السلام فى جماعةٍ مِنْ اَجلِّةِ مَواليهِ وَفينا حَمرانُ بنُ اعْيَنَ ، فخصَّنا ۳ بِالمُناظِرة وَحَمران ساكتُ . فقال له ابو