و حديث وقعه جمل كه مرويست از قَتلى كه گفتند : قَتَلنى علىٌّ ، وجَرَحنى علىٌّ ، اَسرَنى علىٌّ ، رمانى علىٌّ ، هزمنى علىٌّ ۱ و اخبار معراج ، و خبر بساط ۲ ، و حضور هر يك از ائمه بر بالين اموات از كتب معتبره نزديك به قطع است ، بلكه مجال انكار نيست و از اخبار آحاد نتوان شمرد .
در كيفيت تفويض امور در دنيا و آخرت و احكام به ائمه انام و تحقيق آن
بيست و ششم : خداوند به ائمه اطياب عليهم السلام اختيار احكام را تفويض داشت .
و تفويض بر سه قسم است :
يكى : در امر رزق و خلق و احياء و اماتت است ، اين مذهب باطل و بر خلاف حق است و كسانى كه اعتقاد به اين مذهب سخيف نمايند از غلات و طغات و خارجين از مذهب جعفرى عليه السلام و ملّت محمدى صلى الله عليه و آله مى باشند .
دوّم : تفويض امور اخرويّه است از حساب و كتاب ، ادخال در جنّت و نار و امثال آنها ، اين قسم از اخبار ظاهر است لكن اختيار را از خداوند سبحان در دنيا و آخرت نمى توان سلب نمود ، و كمال مقام ائمه انام عليهم السلام شفاعت و وساطت ايشان است با علوّ درجات خاصّه .
سوم : تفويض در احكام است ، و آن سه قسم است ايضاً :
اوّل : حكمى است كه خداوند به طريق عموم يا خصوص از نفى و اثبات فرموده است ،
1.روايت مفصلى است و آنرا ابن ابى جمهور احسائى در « المجِلى » : ۴۱۰ نقل كرده و به نقل ازدى در كتاب الامام على عليه السلام ، همدانى : ۶۰۴ مذكور است ، نيز بنگريد به : الانوار العلوية ، نقدى : ۱۷۸ .
2.خبرى است متضمن اينكه باد جماعتى از اصحاب پيامبر صلى الله عليه و آله را بر بساطى به سوى اصحاب كهف برد ، اصحاب بر آنها سلام كردند و جوابى نشنيدند مگر جواب سلام اميرالمؤمنين عليه السلام را و حضرت با آنها گفتگو كرد ، بنگريد به : العمدة : ۳۷۳ ح ۷۳۲ و ۷۳۳ .