فقره زيارت است : « وهم عيبةُ علم اللّه ومعادنُ سرّ اللّه وحَمَلةُ كتاب اللّه » .
واعلميّت امام هم در نزد اماميّه به دليل عقل و برهان نقل ثابت است ، مع ذلك كلّه مع علم الامام بما كان وما يكون وما هو كائن آناً فآناً به علوم الهيّه محتاج بوده اند ، و علم غابر و مزبور و نكت و نقر و ظهور امثله اشياء در مناره قائمه و شجره عرشيّه به نظر امام عليه السلام با آيه « خَلَقَ الاْءِنسَانَ * عَلَّمَهُ الْبَيَانَ »۱ در نزد بصير شبهه اى نمى گذارد .
بيست و نهم : هيچ يك از ائمه طاهرين زائد الخلقه يا ناقص الخلقه اصليّه متعارفه نبوده اند بلكه معتدل الخلقه بوده اند ، آن وقت لازم مى آيد كاملِ تام ، تابع ناقص خارج از اعتدال شود ؛ از آنكه معتدل اقوى و اولى است در اطاعت ، پس هيچ يك از ائمه عليهم السلاماعمى و اصم و ابكم و اعرج مقطوع الاصبع والانف نبوده اند مگر عوارض خارجه مانند بياض عين يعقوب عليه السلام و شعيب نبى عليه السلام آيد . و همين طريق امراضى كه موجب تنفر طباع شود از جنون و جذام و برص مانند اخلاق رذيله و حِرَف و صنايع ركيكه كه سابقاً اشاره شد .
سى ام : ائمه اطهار عليهم السلام مشرك و كافر و فاسق و فاجر و ظالم نبوده اند ، و به صنم سجده نكردند ، و به وثن عبادت ننمودند ، شاربين خمور و ضاربين طنبور و آكلين لحوم خنزير و لاعبين به ميسر و ازلام مانند سائرين ، لحظه اى و لحمه اى نيز نبوده اند و كريمه « لاَ يَنَالُ عَهْدِى الظَّالِمِينَ »۲ بر حسب تفصيلى كه در مسأله امامت گذشت منافى با اين اجمال است .
خلاصه فضائل فرد و فرد از ائمه اثنا عشر عليهم السلام لا تُحصر ولا تُحصى است چه رسد به مجموع من حيث المجموع .