385
روح و ريحان ج2

در معراج جسمانى و اشعار خاقانى است

خوش گفت خاقانى :



گفتى كه سوار شد على الحالبر نفس شريف عقل فعّال
دين گفت كه دور باد يا ربچشم بد از اين سوار و مركب
احمد به چنين براق ميمونزِ اين دار الحَزَن آمد بيرون
ز اقليم حدوث برگرفتهراه ملكوت در گرفته
از وادى قدس سر كشيدهدر كعبه بى جهت رسيده
در گاه قدم به ديده ديدهلبيك به گوش سرّ شنيده
بشنود نود هزار اشارتلا احصى رانده در عبادت
ما اعظم شانك اى مطهّرما اكرم وجهك اى مظفّر
اى عشر عطاى تو به يك دمصد ساله خراج هر دو عالم
اندازه نعل تو است واللّه محراب مسبّحان درگاه
ادريس به درس چاكر توتاريخ شناس اختر تو
خاقانى از اين سراى تزويربگريز و ركاب مصطفى گير
گر زين سخنان سحر كردارحسّان عرب شدى خبردار
بانكش زندى زعالم پاكيا حسّان العجم فديناك
پس معراج جسد شريفش منتهاى عالم اجسام بود ، و عبارت آن مرحوم اين است : وسَرى بسيره الى اللّه من ظلمات عالم الأجسام والاجرام على مركبه الّذى سمّى بالبراق فى كمال السّرعة .
و در تمجيد براق عجب گفته اند :



براقى شتابنده مانند برقسنامش چو خورشيد در نور غرق
بريشم دمى بلكه لؤلؤ سُمىچو لؤلؤ رونده بر ابريشمى
باز هم گفته اند :



برق رفتار بر براق نشستتازيش زير و تازيانه به دست
هر چه را ديد زير كام كشيدشب لگد خورد و مه لگام كشيد
و در حديث است : « لو اذن اللّه تعالى [لَها] لجالت الدّنيا والآخرة بجرية واحدة ، وهو خير من الدّنيا بحذافيرها » 1 .
اما معراج روحانى آن جناب صلى الله عليه و آله منتهى مدارج عالم ارواح بوده است ، و از اين جهت است مركب جسمانى براق در اول صُقع و ثغر عالم روحانيات تخلف كرد و ايستاد ، پس بر فرق كه مركبى در خور آن عالم بوده موجود شد و به روى قرار گرفت و در عروج روحانى صفوات ارواح نوريّه را به نظر روحانى خويش ملاحظه فرمود ، و خرق حجب گرديد ، و ساكنين حضرت مقدّسه روحانيات از مرتبه جامعه كامله جناب اقدس نبوى صلى الله عليه و آله آگاهى يافتند ، و قبله و پيشواى خود را ديدند .
و عبارت آن فاضل متبحّر اين است : « وارتقى بروحه القدسيّة الى مدارج الارواح وَخَرَقَ

1.عيون اخبار الرضا عليه السلام ۱/۳۵ ح ۴۹ ، بحار الانوار ۱۸/۳۱۶ با اختلافات اندك ، در دو مصدر بجاى جمله اخير چنين آمده : « وهى أحسن الدواب لوناً » ، اما فقره اخير در روايتى نبوى صلى الله عليه و آله مروى در احتجاج طبرسى ۱/۵۷ وارد است بدين عبارت : « فقد سخّر اللّه لى البراق وهو خير من الدنيا بحذافيرها ، وهى دابة من دواب الجنة . . » .


روح و ريحان ج2
384

در معارج عديده كه اعتقادى شيعه اماميّه است خدمت آن بزرگوار شرفياب شدند و از درجات انبيا هم عروج فرمود و گذشت و به مقام قاب قوسين رسيد و وصاياى حقه شنيد .
نعم ما قيل :



سُبحان من خَصَّ بالاِسراء رُتبتَهبقربه حيث لا كيفٌ وتمثيلُ
بالجسم اَسرى وانَّ الروّح خادمُهُله من اللّه تعظيمٌ وتبجيلُ
له البُراق جَواد والسّماء طرقْمسلوكة ودليل السّير جبريلُ۱
و مرحوم قاضى ابو سعيد قمّى در فقره معراج حضرت ختمى مآب صلى الله عليه و آله رساله موسومه به « ورديه » ۲ نوشته است ، و معراج حضرت رسول صلى الله عليه و آله را به بيان مليح كه منافى با طريقه اصحاب و مشرب اهل صواب نيست بسط و شرح داده كه خلاصه آن در شرح اعتقادات صدوق در ذيل همين حديث مسطور است ، داعى نيز خلاصه كرده در اين مقام مى نويسد :
بدان كه آن جناب معراج جسمانى و معراج روحانى و معراج عقلانى داشت ، اما معراج جسمانى سير جسد شريف آن بزرگوار بود تا منتهى مراتب اجسام ، پس از ظلمات اجرام حسيّه ملكيه الى اللّه تعالى سير كرد با مركبى كه جسم بود و نامش براق ، با كمال سرعت و حركت كه در هر قدمى محاذى با نوعى از اجسام مى شد ، و هر طايفه اى از اين انواع جسمانيات حظ و بهره اى از بركات قدوم وى مى بردند ، و در سرعت حركت آن جناب فرمود : وسرعته فى سيره كمثل ما يطلع من القلب المشتاق .
ونعم ما قال قائله البردة فى قصيدته الشريفة :



سريتَ من حرم ليلاً الى حرمكما سرى البدر فى داج من الظلمِ
وبثَّ۳ترقى الى ان نلتَ منزلةًمن قاب قوسين لم تدرك ولم ترمِ
وقدّمتك جميع الانبياء بهاوالرُّسل تقديم مخدوم على خدمِ
وأَنْتَ تخترق السّبع الطباق بهمفى موكب كنت فيه صاحب العلمِ
خَفَضت۴كلّ مقام بالاضافة اذنوديت بالرّفع مثل المفرد العلمِ۵

1.اشعار را شيخ عباس قمى در انوار البهية : ۳۳ نقل كرده است .

2.قاضى سعيد ( ابو سعيد ) قمى كتابى نوشته بنام « الاربعينيات » مشتمل بر چهل رساله در موضوعات مختلف ، رساله مورد نظر ، هشتمين رساله آن و موسوم به « الحديقة الوردية والسوانح المعراجية » مى باشد . رجوع كنيد به : ذريعه ۶/۳۹۱ ش ۲۴۳۱ .

3.در انوار : فظلت .

4.[خفضتَ:] پست كردى . ( حاشيه مؤلف رحمه الله ) .

5.الانوار البهية : ۳۶ .

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    5
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 78142
صفحه از 447
پرینت  ارسال به