391
روح و ريحان ج2

حقيقت دوم: در شرح مسائله نكيرين است

الحقيقة الثّانية : قوله : والمساءلة فى القبر حقٌّ .
بدان كه « مسائله » بر وزن مفاعله سؤال كردن دو نفر است از ديگرى ، و السّؤال مايسأله الانسان من الغير .
وعن « المجمع » ۱ : تساءلوا أى سأل بعضهم بعضاً .
و مراد از حقيقتِ ۲ سؤال ، پرسيدن دو ملك است در قبر از انسان عقايدى كه داشته است ، و سؤال از اين دو ملك است و جواب از ميت و اعتقاد به اين مسأله از ضروريّات دين است نبايد منكر شد ۳ .
و حضرت صادق عليه السلام فرمودند : « از ما اهل بيت نيست و از شيعيان ما محسوب نمى شود آن كه چهار چيز را منكر شود : معراج و مسائله قبر و موجود بودن بهشت و دوزخ و شفاعت ما اهل بيت را » ۴ .
و ديلمى طاب ثراه فرمود : از خواصّ تربت مباركه حضرت امير مؤمنان عليه السلام آن است هر آن كس مدفون شود در آن عذاب قبر و مسائله و محاسبه منكر و نكير از او مرفوع است .
و هم مرويست : « بر ميّت اگر تلقين خوانند نكيرين مى بينند ميّت مقبور با مُلقِّن همراهى مى كند ديگر از او سؤال نمى كنند » .
و در جلد سوّم « بحار الانوار » مرويست : « هر كس در وقت خواب سوره ملك را بخواند نكيرين از او مى گذرند . . » و حديث مبسوط است .

1.مجمع البحرين ۲/۳۱۶ ماده (سأل) .

2.كذا ، ظاهراً : حقّيّت .

3.رجوع كنيد به : بحار الانوار ۶/۲۷۴ به بعد .

4.صفات الشيعة ، شيخ صدوق : ۵۰ ، الفصول المهمة ۱/۳۶۳ ح ۴۷۴ ، بحار الانوار ۸/۱۹۷ ح ۱۸۶ .


روح و ريحان ج2
390

و جهت تقدّم ذكر معراج بر مطالب حقّه ثابته آتيه ستّه براى شدّت و كثرت اهتمام در آن است مانند صفت عدالت بر صفات ديگر خداوندى يا براى تقدّم وقوع اوست در دنيا بر آخرت ، بديهى است يا براى احتواء و اشتمال جنّت و نار و صراط و ميزان و بعث است در امور معراج ؛ از آنكه حضرت ختمى مرتبت صلى الله عليه و آله از هر يك مشروحاً خبر دادند ، و هر آن كس اعتقاد بما جاء به النبى صلى الله عليه و آله نمود از آنچه آن بزرگوار اِخبار فرمودند به وجود جنّت و نار و مشاهده نعمه و نقمه و ثواب و عقاب ، كمال ايمان و تمام اسلام را معتقد شده است ، پس بر حسب اين وجوه اجماليّه ذكر تقدّم معراج بر عقايد ديگر واضح است ، و ترتيب هر يك از آنها هم به دليل و برهان مى آيد ان شاء اللّه تعالى .
و عجب گفته مرحوم ملاّ كاظم ازرى در قصيده اش :
من تسنّى متن۱البراق ليطوىصحف افلاكها به فطواها
وترقّى لقاب قوسين حتّىشاهد القبلة التى يرضاها
وعلى متنه يد اللّه مدّتفافاضت عليه روح نداها
ورآه ما لا يرى من كنوز الــصمدانيّة الّتى اخفاها
وهو سرّ الوجود فى الملأ الاعــلى ولولاه لم تعفّر جباها۲
وهو الآية المحيطة بالكونففى عين كلّ شى ء تراها۳
تمّ الحديث والابيات .

1.در چاپ سنگى : من .

2.در چاپ سنگى : جاها .

3.الازرية : ۴۷ ـ ۴۸ ، اشعار مفصل است و مرحوم مؤلف ابياتى از آن را گلچين نموده اند .

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    5
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 78008
صفحه از 447
پرینت  ارسال به