411
روح و ريحان ج2

كه خارهاى آن بسيار سخت است و سه شعبه دارد ، و حضرت امير عليه السلام فرمودند : « لو ابيتُ على حسك السُّعدان »۱ .
و « كلاليب » جمع « كُلاّب » است مثل رُمّان .
و در « مجمع البحرين » فرموده كه : شبيه به قلاّب است ۲ .
و « خطاطيف » جمع « خُطاف » به ضمّ خاء ، آهنى برگشته است ، ايضاً شبيه به قلاّب .
و شايد صحيح باشد كه بگوئيم : مراد از مقامات با اين كيفيات اعمالى است كه مصوّر مى شوند به اين صور تا ايشان را از ترقّى و صعود و استواء و هبوط منع نمايد بنابر اخبارى كه دلالت بر تجسّم اعمال مى نمايد .
و از خبر سلمان معلوم مى شود كه قناطير سه است و عبارت آن را بعينها ذكر مى نمايم : ان على الصّراط ثلاث قناطير : القنطرة الاولى عليها الامانة ، والثانية عليها الصّلاة ، والثالثة عليها ربّ العالمين .
قاضى فرمود : مراد از قناطير ثلاثه عالم طبع و عالم نفس و عالم عقل است كه جواز و عبور هر انسانى از آنها لازم است ، امّا عالم طبع وضعش براى تأديه امانتى است كه انسان حامل شده است و سلوك و وصول آن موقوف است به آنچه شارع شريف از سياسات مُدنيّه در خليقه تأسيس كرده است .
اما عالم نفس را حضرت حق جلّ سلطانه و عظم برهانه ايجاد كرده براى اينكه به عبادات مشروعه كه ركن اعظم آن صلاة است به مقامات الهيّه انسان واصل مى شود و از اين جهت اختصاص داد در او ذكر را به صلوة چنانكه در ملكات و سايبات و آداب امانات مذكور است .
اما عالم عقل كه عالِمُ الغُيوب آن را ابداع فرمود تا به وى كمالات ذاتيّه و صفات عليّه

1.نهج البلاغة ۲/۲۱۶ خطبه ۲۲۴ ، امالى شيخ صدوق : ۷۱۹ ح ۹۸۸ .

2.در ماده (كلب) از مجمع البحرين يافت نشد ، ولى در ماده (خطف) ۱/۶۶۶ چنين فرموده است : والخطاف أيضاً شبيه الكلاب من حديد ، والجمع : خطاطيف .


روح و ريحان ج2
410

با مخالفت نفس و هواى ، و آن بر حسب مَثَل حِسّى اَدَقّ است از خطّ فاصل بين ظل و شمس كه اين دو تعبير به دنيا و آخرت است و از اين جهت است كه امام عليه السلامفرمود : صراط روز قيامت ظاهر در ابصار و انظار است بر حسب نورى كه دارد كقوله تعالى : « نُورُهُمْ يَسْعَى بَيْنَ أَيْدِيِهمْ وَبِأَيْمَانِهِمْ »۱ .
و در حديث است : « بعضى مانند برق جهنده و بعضى مانند اسب دونده و بعضى مانند مردى سريع المشى مى گريزند برحسب اختلاف مراتب ايمان و اسلام و درجات توحيد و دين كه دارند » .
و از براى صراط هفت مقام است :
اوّل : سؤال از وضوء مى شود .
دوّم : از نماز .
سوّم : از زكات .
چهارم : از روزه .
پنجم : از برّ والدين يا از حج .
ششم : از امر به معروف و نهى از منكر .
هفتم : احسان به عيال است .
و اين مقامات و جسور سبعه چهل هزار سال منغمر و غايب بودند در اعماق جهنم و هر يك از اين جسرها و مقامها عقبه اى است كه طول هر يك سه هزار سال است و در حديث است : « وعليها حُسُك وكلاليب وخطاطيف »۲ .
امّا « حُسُك » بضمّ حاء و سين جمع « حَسَك » به تحريك است ، و آن گياهى است با ورق

1.تحريم : ۸ .

2.در منابع اهل سنت آمده مانند : مسند احمد ۳/۲۵ ، مسند ابن راهويه ۱/۹۳ ، مسند ابى يعلى ۲/۴۴۵ لواقح الانوار القدسية فى بيان العهود المحمدية ، شعرانى ( در گذشته ۹۷۳ ) : ۶۲۹ چاپ مصر ؛ مرحوم طبرسى نيز همين مضمون را به نقل از مفسران اهل سنت در مجمع البيان ۱۰/۳۶۵ نقل كرده است .

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    5
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 93671
صفحه از 447
پرینت  ارسال به