47
روح و ريحان ج2

در كتاب « كافى » ۱ از باب مسطور در حديث پانزدهم مروى است : منصور بن حازم گفت : خدمت حضرت صادق عليه السلام عرض كردم : خداوند اجل و اكرم است از اينكه شناخته شود به جهت خلق بلكه خلق شناخته مى شوند به سبب خدا ، فرمود : « راست گفتى » .
عرض كردم : كسى كه شناخت پروردگارى دارد پس سزاوار است از براى پروردگار خود رضا و سخطى بداند و رضا و سخط پروردگار را شخص نمى داند مگر آنكه به وحى آسمانى باشد يا بوى رسول اكرم خبر دهد ، پس آنكه وحى بر او نمى آيد سزاوار است خدمت پيغمبر برسد چون خدمت پيغمبر رسيد مى داند آن بزرگوار حجة است و مفترض الطاعة ، پس گفتم به مردمان : آيا رسول خدا حجة بود از جانب خدا بر خلق ؟ گفتند : بلى ، گفتم : اين پيغمبر كه از دنيا رفت كيست به جاى او ؟ گفتند : قرآن به جاى پيغمبر است . چون در قرآن نظر كردم ديدم مُرجئه و قَدَريّه با يكديگر در آن نزاع دارند ، و زنديق كه خارج از ايشان است مخاصمه مى كند و غالب مى شود بر خصماء خودش دانستم بالاستقلال قرآن حجت نيست ، پس قيّم و مُبيّن مى خواهد تا حقّ و باطل را بشكافد و بيان كند آن گاه از مردم سؤال كردم آن قيّم كيست ؟ گفتند : ابن مسعود و عمر و حذيفه است يعنى اين چند نفر مى دانند معانى قرآن را ، چون از ايشان سؤال كردم تمام معانى قرآن را گفتند : تمام آن را نمى دانيم ، اما علم تمام معانى قرآن خدمت حضرت اميرمؤمنان عليه السلاماست .
وهمگى اعتراف كردند كه : لا أدرى ، پس رجوع به آن جناب نمودم فرمودند : « تمام معضلات و مشكلات و معانى قرآن در نزد من است » .
پس دانستم قيّم قرآن كه طاعت وى مفترضه است حضرت شاه ولايت عليه السلام است و او است بعد از حضرت رسول خدا صلى الله عليه و آله حجت بر تمام خلايق و هر چه از قرآن مى گويد حق است .
پس آن جناب فرمودند : « رحمكَ اللّه تعالى! » .

1.كافى ۱/۱۸۸ ح ۱۵ .


روح و ريحان ج2
46

در دعاء حضرت صادق عليه السلام براى رفع لقوه ۱

وكشى در شرح حال اسماعيل مذكور نوشته است كه : اسماعيل گفت : در صورت من لَقوه پيدا شد . چون وارد مدينه شدم خدمت حضرت صادق عليه السلام شرفياب گرديدم ، فرمودند : « چه چيز است آنچه در صورت تو مى بينم ؟ » عرض كردم : باد فاسدى است حادث و عارض شده . فرمود : « برو در نزد قبر پيغمبر صلى الله عليه و آله ، و دو ركعت نماز كن ، آنگاه بگذار دست خود را بصورت خود و بخوان : بِسْمِ اللّهِ وَبِاللّهِ . هذا اجْتُرِحَ عَلَيْكَ مِنْ عَيْنِ انسٍ أو عَينِ جِنٍّ أو وَجَع عَلَيْكَ بالذى اتَّخَذَ إبراهيمَ خَليلاً وَكَلَّمَ مُوسى تَكليماً وَخَلَقَ عيسى مِنْ روحِ القُدُسِ لما هدأتَ وَطَفِأتَ كَما طفيت نار إبراهيمَ اِطْفاءً بِاِذنِ اللّهِ » .
اسماعيل بن جابر گفت : دو مرتبه اين دعا را خواندم ، صورتم به حالت اوليّه برگشت و تاكنون عود نكرده است ۲ .
و اين حديث را اسماعيل بن جابر مذكور روايت كرده است كه حضرت صادق عليه السلامفرمودند : « حضرت رسول صلى الله عليه و آله فرمود : يَحْمِلُ هذا الدين فى كُلِّ قرنٍ عدولٌ يَنفون عَنهُ تأويل المبطلين وَتحريفَ الغالين وَانتِحالَ الجاهِلين كَما يُنفى ۳ الكيرُ خُبثَ الحديد » ۴ .

در عرض دين منصور بن حازم است

نهم : منصور بن حازم است .

1.اين تيتر در حاشيه به خط مؤلف اضافه شده است . در بعضى از صفحات ديگر نيز ، قبل از چاپ كتاب ، مؤلف عناوينى اضافه نموده است . سبك آنها بيانگر آن است كه رؤوس مطالب مندرجه در حواشى كتاب به انشاء مؤلف مى باشد .

2.رجال كشى : ۱۹۹ ح ۳۴۹ .

3.در چاپ سنگى : يفنى .

4.رجال كشى : ۴ ح ۵ ، وسائل الشيعة ۲۷/۱۵۱ ح ۳۳۴۵۸ ، الحدائق الناضرة ۱/۶ ، بحار الانوار ۲/۹۳ ح ۲۲ .

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    5
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 78101
صفحه از 447
پرینت  ارسال به