49
روح و ريحان ج2

[ در حديث عرض دين حضرت عبدالعظيم عليه السلام ]

بدان حديث عرض دين حضرت عبدالعظيم در تمام كتب و اخبار صحيحه معتبره مُسنداً مذكور است ۱ و آن چه عجالةً از كتاب معتبرى منظور نظر دارم از كتاب « توحيد » ۲ صدوق عليه الرحمه است ، چنانكه در اول روايت اسم سامى ايشان مذكور است .
و مرحوم قاضى ابو سعيد قمى بر اين حديث در شرح مبسوط خود به بيان مليح حسن بسط داده است ، و داعى براى سهولت خوانندگان فصول اين حديث را به چهار عرض آغاز و عنوان قرار مى دهم :
عرض اول : در توحيد .
عرض دوّم : در نبوت و امامت .
عرض سوّم : در اعتقاد به معراج و قبر و مسائله نكيرين و جنّت و نار و صراط و ميزان و بعث.
عرض چهارم : در احكام تكليفيّه فرضيّه از نماز و امثال آن .

عرض اوّل در بيان توحيد است

بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ
عَنِ الصَّدُوق طابَ ثَراهُ ، عَن الدَّقّاقِ والوَرّاقِ ۳ مَعاً ، عَنِ الصُّوفى ، عَنِ الرويانى ، عن عَبْدِ

1.امالى شيخ صدوق : ۴۱۹ ح ۲۴ ، كفاية الاثر : ۲۸۶ ، روضة الواعظين : ۳۱ ، مستدرك الوسائل ۱۲/۲۸۰ ح ۱۴۰۹۴ ، خاتمة المستدرك ۵/۲۲۷ ، بحار الانوار ۳/۲۶۸ ح ۳ و ۳۶/۴۱۲ ح ۲ ، نور البراهين ۱/۲۱۹ ، كشف الغمة ۳/۳۳۲ .

2.توحيد شيخ صدوق : ۸۱ ح ۳۷ .

3.دقاق : على بن احمد بن موسى دقاق است ، و مراد على بن عبداللّه وراق مى باشد چنانچه در اسناد بدان تصريح شده است و مؤلف بزودى شرح حال آنها را بيان مى كند .


روح و ريحان ج2
48

پس آن بزرگوار حجّت است بعد از رسول اكرم صلى الله عليه و آله و بعد از آن بزرگوار امام حسن عليه السلامو بعد از آن جناب امام حسين عليه السلام است و شهادت مى دهم امام حسن عليه السلام از دنيا نرفت مگر آن كه حجّتى گذارد مثل جدّ و پدرش و حجّت بعد از حضرت امام حسن و حضرت امام حسين كه طاعتش واجب است على بن الحسين عليهماالسلام است .
فرمود : « رحمكَ اللّه ! » .
پس برخاستم و بوسيدم سر مبارك آن جناب را و عرض كردم : حجت اللّه بعد از على بن الحسين عليهماالسلام ابا جعفر محمد بن على است و طاعت وى نيز واجب است .
فرمود : « رَحِمَكَ اللّه ! » .
بعد از آن عرض كردم بگذار سرت را ببوسم ، پس حضرت صادق عليه السلام خنديدند . عرض كردم : أصلَحَكَ اللّه ! پدرت از دنيا رفت تا آنكه حجّتى گذارد مانند پدرش ، وأَشْهَدُ باللّهِ انَّكَ أنتَ الحُجَّة فإنَّ طاعَتَكَ مُفتَرضَةً .
پس فرمود : « هكذا رَحمَكَ اللّه تعالى! » .
قلتُ : أعطنى رأسَكَ اُقَبِّلْهُ فَقَبَّلْتُ رأسَهُ وَضَحِكَ ، ثمّ قال : « سَلْنى عمّا شئتَ فلا انكرك بَعد اليوم أبداً » . تمّ الحديث ۱ .
مخفى نماناد : اين منصور بن حازم كنيه اش أبو أيّوب بجلى كوفى است و بسيار موثق و از اجلّه اصحاب و فقهاء عظام بوده و از حضرت صادق عليه السلامو حضرت موسى بن جعفر عليه السلامروايت مى كرد و يونس بن عبداللّه از وى روايت مى نمود ، و كتاب « اصول الشرايع » و كتاب « حج » از منصور بن حازم است ۲ .
وعلاّمه فرمود در « فهرست » خود : ولَهُ كتابٌ ۳ .

1.نيز بنگريد : شرح اصول كافى مازندرانى ۵/۱۵۸ .

2.رجوع كنيد به : رجال البرقى : ۳۹ ، رجال ابن داود : ۳۵۳ ش ۱۵۷۳ ، رجال كشى : ۴۲۰ ح ۷۹۵ .

3.چنين عبارتى در خلاصة الاقوال علامه : ۱۶۷ ش ۲ نقل نشده ولى شيخ طوسى در كتاب الفهرست : ۱۶۴ ش ۷۱۷ تصريح كرده كه : له كتاب ، اخبرنا به جماعة عن ابى المفضل ، عن حميد ، عن الحسن بن محمد بن سماعة ، عنه .

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    5
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 77997
صفحه از 447
پرینت  ارسال به