61
روح و ريحان ج2

عليهم السلام است .
و از حضرت جواد عليه السلام در معنى واحد سؤال كردند فرمودند : « اجماع الاَلسُنِ عَليهِ بالوحدانيّةِ »۱ .
و ايضاً : الواحِدُ تَعالى : الفَردُ الَذى لَمْ يَزَلْ وَحْدَهُ وَلَم يَكُن مَعَهُ آخَرُ ۲ .
و ايضاً : الواحِدُ الحَقيقىُّ ما يَكونُ مُنزّهَ الذّاتِ عَنِ التَّركيبِ الخارِجىِّ والذِهْنىِّ ۳ .

در فرق بين «واحد» و «أَحَد»

و گويند : واحد اول اعداد است و جمع آن « اُحدان » و « وُحدان » بضمّ همزه است مثل راكب و ركبان ۴ .
و صاحب « مجمع البحرين » ۵ و غير آن در فرق بين واحد و اَحَد سه وجه نوشته اند ۶ :
اوّل : واحد متفرّد بالذّات است ، و اَحَد متفرد بالمعنى است .
دوّم : واحد اطلاق بر ذوى العقول و غيره مى شود ، ولى احد بر ذوى العقول فقط اطلاق مى شود . پس واحد اعم است و اَحَد اخصّ .
سوّم : واحد اول عدد است ولى احد را در اول اعداد نمى شمارند .
و سوره كريمه توحيد و آيه مباركه « لَوْ كَانَ فِيهِمَا آلِهَةٌ إِلاَّ اللّهُ لَفَسَدَتَا »۷ اقوى دليلى

1.كافى ۱/۱۱۸ ح ۱۲ ، تفسير نور الثقلين ۴/۶۱۸ ح ۱۰۳ ، شرح اصول كافى ۴/۲۵ .

2.اين تعبير از ابن اثير در نهايه ۵/۱۵۹ مى باشد . نيز رجوع كنيد به : نور البراهين جزائرى ۱/۳۸ ، فروق اللغة عسكرى : ۵۶۵ در فرق بين احد و واحد .

3.اين تعبير را شيخ بهائى قدس سره در مفتاح الفلاح : ۹۲ فرموده و علامه مجلسى در بحار ۸۳/۱۵۷ از وى نقل مى كند .

4.صحاح جوهرى ماده ( وحد ) ۲/۵۴۸ ، لسان العرب ۳/۴۴۷ .

5.مجمع البحرين ۴/۴۷۵ .

6.فى المجمع : الواحد والأحد اسمان دالاّن على معنى الوحدانية . ( حاشيه مؤلف رحمه الله ) . رجوع كنيد به : مجمع البحرين ۴/۴۷۵ .

7.انبياء : ۲۲ .


روح و ريحان ج2
60

مى گويند : فلان كس طاق است يعنى نظير و شبيه ندارد .
دوّم آنكه : بگوئى خدا واحد است ، يعنى : احدى المعنى است ، منقسم نمى شود نه در حقيقت و نه در اعتبار و نه در خارج و نه در عقل و نه در وهم .
الحال بدان كه بر هر مكلف واجب است كه اعتقاد كند خداوند يكى است و شريك ندارد ۱ .
و دليل بر يگانگى پروردگار بسيار است ، از آن جمله دليل فرجه است ، و دليل تمانع ، و دليل تعطيل است ، و اگر كسى غور كند در فحاوى كلمات اهل مِلل و ارباب نِحَل مى داند كه تمام آراء و عقايد ايشان متّفق است بر يگانگى خداوند ، و آيه كريمه : « وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّماوَاتِ وَالْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللّهُ »۲ شاهد است براى دعوى مدّعى و يگانگى حق تعالى بدليل عقل و نقل واضح و ثابت است :
نقل قوله تعالى : « قُلْ هُوَ اللّهُ أَحَدٌ »۳ وقوله « إِلهُكُمْ إِلهٌ وَاحِدٌ »۴ .
أما دليل عقل به نحو اجمال گفته مى شود : اگر عالم امكان را دو خداى واجب الوجود باشد لازم مى آيد يكى از اين دو خدا اراده كند و ديگرى نقيض آن را بخواهد . اگر اراده هر دو حاصل شود لازم مى آيد اجتماع نقيضين ، و اگر اراده هر دو حاصل نشود ارتفاع هر دو نقيض لازم مى آيد ، و اگر مراد يكى حاصل شود و از ديگرى حاصل نشود ترجيح يكى از اين دو واجب الوجود بر ديگرى لازم مى آيد بدون مرجّح ، و تمام آنها بالضرورة باطل است ، سيّما آنكه مرادش حاصل نشده عاجز است ، و عجز خدا را نشايد .
پس واجب الوجود يكى است نه دو .
و براهين ديگر مى توان استشهاد كرد و خوشتر استدلال از كلمات ائمه طاهرين

1.رجوع كنيد به : خصال شيخ صدوق : ۲ ح ۱ ، التوحيد : ۸۳ ح ۳ .

2.لقمان : ۲۵ .

3.اخلاص : ۱ .

4.كهف : ۱۱۰ .

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    5
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 79706
صفحه از 447
پرینت  ارسال به