در معنى «ليس كمثله شى ء»
اما معنى « شى ء » را گفته اند علماء اعلام : ما صَحَّ اَنْ يُعلَم و يُخبَر عَنهُ .
به عبارت ديگر : شى ء آن چيزى است كه موجود است ، و آن دو قسم است : حسّى و قَولى ، اما حِسّى مثل اجسام و ماديّات ، اما قولى آن چيزهائى است كه به لسان جارى مى شود و گفته مى شود چنانكه مى گويند من چيزى گفته ام .
پس اقوال را هم شى ء مى نامند ، كلام در آن است كه آيا خداوند را كه مشىّ ء الاشياء است مى توان شى ء گفت : يا نه ؟ بلى در حديث است : « شى ءٌ لا كالاشياء »۱ .
و از اين فقره شريفه معلوم مى شود كه خداوند مثل ساير معلومات نيست يعنى : به نحوى شى ء موجود باشد كه عقول و اوهام و افهام او را درك كند محال است بلكه شيئى است كه مشابه با اجسام حِسّيه و ماهيّات صرفه مُدركه و مُمكِنات مُستَحدَثه نيست . هيچ چيز از وى انتزاع نشد و از هيچ چيز هم بيرون نيامد از آنكه هر چيزى از چيزها مُحَدْث و مخلوق است و نبوده است و اصلى نداشته است مگر وجود مبارك حضرت احديّت كه هميشه بوده است .
پس معنى اين كلمه مباركه آن است كه هيچ چيز مثل خدا نيست .
و به معنى ديگر هيچ چيز مثل مثل خدا نيست ، وليكن مشهور است و صحيح كه كاف در كلمه « كَمثله » زائده است ۲ .
مرحوم آخوند در معنى « لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَىْ ءٌ » فرموده است : كاف در كمثله شى ء اگر زائده
1.بحار الانوار ۳/۲۶۲ ح ۱۹ روايتى نقل كرده بدين مضمون : عن اليقطينى قال : قال لى ابو الحسن عليه السلام : ما تقول إذا قيل لك : أخبرنى عن اللّه عزوجل أشى ء هو أم لا شى ء هو ؟ قال : فقلت له : قد أثبت عزوجل نفسه شيئاً حيث يقول : « قُلْ أَىُّ شَىْ ءٍ أَكْبَرُ شَهَادَةً قُلِ اللّه ُ شَهِيدٌ بَيْنِى وَبَيْنَكُمْ » فأقول : إنه شى ء لا كالاشياء ، إذ فى نفى التشبيه عنه ابطاله ونفيه . قال لى : صدقت وأصبت . سپس حضرت رضا عليه السلامبيانى دارند كه شايسته است مراجعه شود . نيز رجوع كنيد به : بحار ۳/۳۰۵ و ۴/۲۲۲ .
2.رسائل شريف مرتضى ۲/۶۹ ، شرح اصول كافى ۱۰/۲۵۸ ، التبيان ۹/۱۴۸ .