69
روح و ريحان ج2

پس هر آنچه عند الذهن وجود حق تصوّر و تعقل شود حق بر خلاف آن است بلكه توهم آن در امور باطله است و خداوند را صورتى حسيّاً و عقليّاً نيست و مرحوم آخوند فرموده است : و البارى اسمه فى جهة تحصّله ونورانيّته لا صورةَ له فى العقل فالبرهان يحكم بأنَّ مبدأَ سِلسِلةِ الممكناتِ ذاتُ احديّةٍ لا يُعقلُ ولا يُتصّوَرُ واِنَّما المعقول ۱ منه انه ليس بمعقول والمتصور انه لليس بمتصوّر .
ايضاً علماء اعلام فرموده اند : وكلّما تَصَوَّرهُ الفهمُ الراسخُ فهو عن حرم الكبرياء بفَرَاسِخَ .
بلى بنا بر مذهب افلاطون و اتباع وى اگر قائل به وجود انسان عقلى شويم و گوئيم عالم عقلى بالكليّه مثال حق است و عالم طبيعى با هر آنچه در اوست مثال آن دانيم به بيان مبسوط مشروحى كه ذكر فرموده اند شايد مطابق شود با حديث « مَن رآنى رَأى الحقَّ »۲ و حديث « انّ اللّه خلق آدم على صورته »۳ ، وفقره علويه « روحُه نسخةُ الاحديةِ فى اللاهوت ، وجسدُه صورةُ عالم المُلكِ والمَلَكوت »۴ .
و شارح « مواقف » در معنى اسم مُصوّر گفته است : انَّ اللّهَ يُرَتِّبُ صُورَ المخترَعاتِ اَحسَنَ تَرتيبٍ [و] يزُيِّنُها باَكمَلِ تَزيينٍ ، فَهُوَ الخالِقُ البارِئُ المصوِّرُ له الاسماءُ الحسنى .

1.در چاپ سنگى : العقول .

2.بحار الانوار ۵۸/۲۳۵ بنقل از منابع اهل سنت . آنچه از طرق شيعى روايت شده ( بحار ۵۸/۲۳۴ ) اين است كه : « من رآنى فى منامه فقد رآنى لأن الشيطان لا يتمثل فى صورتى ولا فى صورة احد من أوصيائى ولا فى صورة احد من شيعتهم » . بهر حال مراد از روايت فوق رؤيت در خواب مى باشد ، و روايت در بعض مصادر تتمه اى نيز دارد : « فان الشيطان لا يتراءى بى» چنانچه در بحار ۵۸/۲۳۴ آمده . مرحوم مجلسى روايت فوق را از نهايه نيز نقل كرده است . در سنن دارمى ۲/۱۲۴ حديث بدين گونه نقل شده : « من رآنى فى المنام رأى الحق » . همچنين رجوع كنيد به : صحيح بخارى ۸/۷۲ ، شرح نووى بر صحيح مسلم ۱۵/۲۴ ـ ۲۵ .

3.كافى ۱/۱۳۴ ح ۴ ، عيون اخبار الرضا عليه السلام۲/۱۱۰ ح ۱۲ ، توحيد صدوق : ۱۰۳ ح ۱۸ ، تنوير الحوالك سيوطى : ۲۲۲ .

4.اين مضمون را در منابع حديثى نيافتم .


روح و ريحان ج2
68

بدان كه صورت بر دو قسم است : محسوسه و معقوله ، امّا محسوسه آن ترتيب اشكالى است كه بعضى با بعضى ديگر دارد با اختلافى كه در آن ديده مى شود ، امّا معقوله معنويّه آن است كه انسان معانى الفاظى را ترتيب و تركيب كند در ذهن كه ديده نشود و از امور باطنه باشد چنانكه از براى صُور حسيّه تركيبى است از براى صور مَعنويّه عقلانيّه هم ترتيب و تركيبى است .
و مصطلح است كه گويند : صورت مسأله اى اين است .
و همچنين تعبيرات ديگر اهل معنى از براى صورت كرده اند كه از مراد ما دور است .
حال به هيچ يك از دو معنى اعتقاد نتوان كرد : براى خداوند صورت خاصه ؛ از آنكه هر صورت مؤلّف را مصوّرى لازم است كه از اشكال مختلفه تشكيل نمايد ، و خداوند مصوّر جميع موجودات است كه به هر چيزى صورت خاصه و هيئت مفرده داده است ، و بعضى صورت را تعبير به جسم كرده اند .
وفى الحديث : « اِنَّ قوماً مِنَ العِراقِ يُوصِفون۱اللّه بالصورةِ والتَخطيطِ »۲ مراد از صورت در اين مورد همان جسم است .
و در كتاب « اصول كافى » ۳ است كه شخصى خدمت حضرت امام محمد باقر عليه السلامعرض كرد : گاهى خداوند را در ذهن چيزى خيال مى كنم فرمود : « نعَم غير معَقولٍ ولا مَحدوُد ، فَما وَقَع وَهْمُك عَلَيه شَى ءٌ فهو خِلافٌ لا يُشبِهُهُ شىَ ءٌ ولا تُدرِكه الأوهام وكَيف تُدرِكُه الأوهامُ وهُوَ خِلافُ ما يُعْقَل وخِلافُ ما يُتصوّرُ فى الاَوهامِ إنّما يُتَصوَّر شى ءٌ غيرُ مَعقولٍ ولا مَحدودٍ »۴ .

1.در مصدر : يصفون .

2.كافى ۱/۱۰۰ ح ۱ ، شرح اصول كافى ۳/۱۹۷ ، مجمع البحرين ۱/۶۶۵ ماده ( خطط ) و ۲/۶۴۵ ماده ( صور ) .

3.اصول كافى ۱/۸۲ ح ۱ .

4.نيز بنگريد به : توحيد صدوق : ۱۰۶ ح ۶ ، شرح اصول كافى ۳/۵۹ ، الفصول المهمة ۱/۱۳۷ ح ۳۶ .

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    5
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 78166
صفحه از 447
پرینت  ارسال به