73
روح و ريحان ج2

لَيسَ بِجِسْمٍ وَلا صُورَةٍ لَمْ يَتجزَّأْ وَلَمْ يَتَناهَ وَلَمْ يَتَزايَدْ وَلَمْ يَتَناقَصْ » 1 .
يعنى : « اى فتح ! هر جسمى تغذيه به غذائى مى نمايد احتياج به خوردنى دارد مگر خداوند كه جسم نيست و خالق مخلوقات و رازق بريّات است و هر جسمى را مجسّم و هر صورتى را مصوّر و ذاتش تجزيه نمى شود و متناهى نيست از براى حقيقتش و زياده و نقصانى هم به ساحت كبريائى حق راهى ندارد » .
و مى گويند خدا جسم نيست يعنى به جميع انحاء جسميّت نه لطيف و نه كثيف و نه مجرّد .

در صفات حضرت احديّت و منع از تفكّر در ذات حق

و البته دانسته ايد كه خداوند را دو قسم صفات است :
قسم اول : صفات ثبوتيه مثل علم و بصر ۲ و قدرت .
قسم دوّم : سلبيّه است مثل اينكه ليس بجسم ولا جوهر و لاعرض ولا صورة .
وبدان تفكّر در صفات الهيّه مانند تفكّر در ذات حق است جز اينكه منجرّ به زندقه شود و سرگردانى چاره نيست پس به طريق ايجاز و اجمال همان است كه حضرت عبدالعظيم عليه السلام عرض كرده است .
همانا در اين عرض بهتر آن است عنان قلم را نگاهدارم و خوانندگان را بيشتر از اين زحمت ندهم ، و استدراك مضامين ائمه طاهرين را به اهل علم و فضل حواله نمايم كه از داعى ابصرند و به اخبار اهل بيت عصمت و طهارت اخبر ، و استيناس ايشان بيشتر ، جز اينكه در ذيل اين عنوانى كه عرض توحيد است با كمال عجز و ناتوانى اين اشعار بنويسد

1.توحيد صدوق : ۶۱ ح ۱۸ ، بحار الانوار ۴/۲۹۱ .

2.در چاپ سنگى : بصير .


روح و ريحان ج2
72

سوّم : عقلاً جايز است ولى از شرع وارد نشده مثل جوهر كه يك معنى او اين است : قائم بذاتهِ وَغيرُ مُفتَقِرٍ إلى غَيرِه .

در معنى « بل هو مجسم الاجسام » الى آخره

قوله : « بَل هُوَ مُجَسِمُ الاَجسامِ وَمُصوِّرُ الصُّوَر وخالِقُ الاَعراضِ والجَواهِر ورَبُّ كُلِّ شَى ءٍ وَمالِكُهُ وجاعِلهُ وَمُحدِثُه » 1 .
بعد از اينكه صفات امكانيّه را از خداوند سلب فرمود از جسميّت و صورت و جوهر و عرض آنگاه عرض كرد هر جسمى را مجسِّمى و هر صورتى را مصوّرى و هر جوهر و عرضى را خالقى و هر چيزى را مربّى لازم است كه هر يك را به حدّ كمال وى برساند ونگاهدارى از وى كند و جعل و احداث هم به عهده كفايت او باشد و آن وجود حق است كه مجسّم الاجسام و مصوّر الصّور وربّ الارباب ومالك الملوك است .
و بدان در اين فقرات شريفه و كلمات لطيفه حضرت عبدالعظيم عليه السلام اظهار عقيده حقّه خود كرده اقتباس از كتاب و سنت و اخبار مرويّه و الفاظ حكميّه از ائمه عليهم السلام بود چنانچه حضرت صادق عليه السلام فرمود : « إنَّ الجِسمَ مَحدودٌ والصُورَةَ مَحدودةٌ مُتناهِيَةٌ فإذا احتَمَلَ الحَدَّ احتَمَلَ الزيادةَ والنُقصانَ كانَ مَخلوُقاً وَلا جِسم وَلا صورةَ وهُوَ مُجَسِّمُ الاَجسام وَمُصوِّر الصُّورِ وَلَم يَتَجَزَّأ وَلَمْ يَتناهَ وَلَم يَتَزايدْ وَلَمْ يَتَناقَص لَو كانَ كما يَقُولون لَمْ يَكُن بَينَ الخالِق والمَخلُوق فرق وَلا بَينَ المُنشئ وَالمَنشأ فَرقٌ وَلا بَينَ مَن جَسَّمَهُ وَصوَّرهُ وأنشأهُ إذا كانَ لا يُشبِهُهُ شَى ء وَلا يَشبَه هُو شيئاً » 2 .
و در اين اوراق بيش از اين تفصيل مقتضى نيست .
و فى الحديث : « يا فَتحُ ! كُلُّ جِسمٍ مُغْتَذٍ بِغذاءٍ إلاّ الخَالِقَ الرازِقَ فإنَّه مُجَسِّمُ الاَجْسام ، وَهُوَ

1.تتمه روايت عرض دين حضرت عبدالعظيم حسنى عليه السلام است كه مؤلف در صدد شرح آن مى باشد .

2.كافى ۱/۱۰۶ ح ۶ ، توحيد صدوق : ۹۹ ح ۷ ، شرح اصول كافى ۳/۲۳۲ ، الفصول المهمة ۱/۱۸۸ ح ۱۳۹/۷ .

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    5
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 78099
صفحه از 447
پرینت  ارسال به