89
روح و ريحان ج2

از عامّه و خاصّه از يك كرور علاوه كتابها در بسط و شرح عقليّات و شرعيّات اين شريعت بيضاء و ملّت غرّا نوشته شده است ، باز عشرى از اعشار دقايق آن را ندانسته اند ، و عقلاء و حكماء و ادباء و فقهاء و علماء از فهم دقايق و درك حقايق آنها عاجز شده اند .
و عجب آن است كه تمام آنها اقتباس از كتاب اللّه مجيد شد از آنكه قرآن ذو محامل و وجوه است و اين تفصيلات را به نهج حق و صواب از آن كتاب مستطاب استفاده و استفاضه كرده اند .
پس يك دليل بر حجيّت خاتم النبيّين محمد بن عبداللّه صلى الله عليه و آله همين شريعت موجوده است كه تمام آن در اين كتاب مجيد است ، و در آن خداوند سبحان فرموده است : « إِنْ كُنْتُمْ فِى رَيْبٍ . . »۱ الى آخره .
و أيضاً فرموده : « قُل لَّئِنِ اجْتَمَعَتِ الاْءِنسُ وَالْجِنُّ عَلَى أَن يَأْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ لاَ يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ كَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيراً »۲ .
و ايضاً فرمود : « وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلاَفاً كَثِيراً »۳ .
وبلغاء و فصحاء عرب تمام عاجز شدند از آوردن آيه اى مثل آيات قرآنيه و اقرار به عجزشان نمودند .
و بدان اصول و فروع اين شريعت از اين قرآن است هر كس تواند مثل يكى از جزئيات اين دين را بياورد كه كسى را مجال انكار نباشد چنان است در كلمات قرآن نيز متصرّف و مقتدر است تَعَالَى اللّه عن ذلك علوّاً كبيراً .
كجا مخلوق عاجز با خالق قادر مى تواند معارضه كند ! و كجا عقل قويّه حكم مى نمايد كه تمامت ائمّه طاهرين معصومين و علماء راسخين و حكماء متألّهين و عرفاء مرتاضين از متقدمين و متأخرين مجموعاً در اين هزار و دويست و نود و شش سال بر خطا و غلط رفته

1.بقره : ۲۳ .

2.إسراء : ۸۸ .

3.نساء : ۸۲ .


روح و ريحان ج2
88

با وجود اين قيصر در قصرش متزلزل ، كسرى از هيبتش منكسر ، نجاشى در طاعتش بهر ضِراعت ۱ به زير ، خاقان بنده وار به درگاهش مستجير ، و اكنون هزار و دويست و نود و شش از هجرتش گذشته است ، از مشارق و مغارب ارض اسم مباركش به اصقاع ۲ و اسماع ملكوتيان عالم اعلى مى رسد ، و با كمال عظمت در تلو نام نامى حضرت احديت اسم گرامى او را مى برند .
پس مى گوئيم : چنين كسى در آن زمان وجودش لزوم داشته ، بعد از تثبيت اين مطلب كه وجودش را لازم دانستيم مانند ازمنه سالفه ، بايد او را چون انبياء ديگر با كتاب و شريعت بدانيم تا ثمره وجودش كه جود وجودت بر خليقه است معلوم شود .

در اينكه شريعت نبويّه دلالت بر حقيّت مدّعابه مى كند

پس همين شريعت موضوعه موجوده را دليلى بر صدق دعوى آن جناب مى دانيم ؛ از آنكه اسرار و حكم هر يك را براى هر كه مخالف است ذكر مى نمائيم مى گويد ناشى از معرفت و حكمت است ، و كسى بدان وضع و طور قدرت ندارد بياورد مگر آنكه حكيم و عليم و دانا باشد .
و عجب است اصول و فروع اين شريعت به تصديق اهل كتاب از حساب بيرون است چگونه اين پيغمبر برگزيده در اندك زمان اين همه احكام و اوامر و نواهى مفروضه و محرَّمه و مباحه و مندوبه و مكروهه را آورد مثلاً از براى يك نماز كه فريضه واجبه است چهار هزار مسأله از طريق وحى به ائمه هدى القاء شده و اكنون در كتب فقهاء اماميّه اثناعشريّه مضبوط است ، جز اينكه از خلاصه علم حضرت احديّت اين گونه دقايق و حقايق و مسائل و احكام افاضه شده باشد مطلبى ديگر نيست .
و هم چنين احكام ديگر هر يك را كه به دقّتِ نظر ملاحظه مى نمائيم همين قسم است كه

1.ضِراعت : شيرخوردن .

2.اصقاع : شنوانيدن . همچنين است معناى اسماع .

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    5
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 93009
صفحه از 447
پرینت  ارسال به