91
روح و ريحان ج2

پس شريعت نبويّه كه منتزع از كتاب الهى است مادامى كه آسمانها برپاست و زمينها منبسط الى يوم القيامه در تلو حمايت و حراست حق است .
و اگر بعد از رسول مختار صلى الله عليه و آله پيغمبر ديگر مى آمد البته اين دين و كتاب در معرض نسخ و زوال بود .
و يك جهت اينكه اين دين مندرس نمى شود به واسطه نيامدن پيغمبر ديگر است ، چنانكه سابقاً عرض كردم ، انبياء اولوالعزم مبعوث شدند براى آن بوده كه دين الهى به واسطه امتداد وقت و زمان و غلبه هواهاى نفوس شريره خبيثه و اغواء شيطان و اَتباع ضالّه مضلّه اش روى به انمحاء بود ، پس خداوند براى صلاح احوال عباد ايشان را با شريعت تازه فرستاد تا بدانند و غافل نشوند .
و چنانكه براى انبياء اولوالعزم دوازده وصى بوده به روايات صحيحه كه زمانى بعد از زمانى على حسب الوصيّة جلوه مى كردند و احكام حقّه نبىّ سابق را گوش زد مردم مى نمودند ، و در وقت رحلت و وفات به وصىّ خودشان توصيه در حفظ دين مى نمودند ، بعد از اينكه وصى دوازدهم از دنيا رحلت مى كرد خلق در فترت و جهل بودند و اهل آن زمان انتظار پيغمبرى ديگر داشتند تا بيايد و تجديد دين كند ، چنانكه در ششصد سال مدّت ممتدّه از زمان عيسى روح اللّه تا سيّد انبياء عليهم السلام همين قسم بوده ، حضرت رسول صلى الله عليه و آله را هم اوصياء به امر حق معين شد تا در مقام حفظ دين باشند ولى فرقى كه دارد آن است نبوّت به حضرت ختمى مآب صلى الله عليه و آله ختم شد و ديگر نبى و شريعت على حده نخواهد آمد ۱ .

1.و ديگر اتّفاقى عامه و خاصّه است : رسول اكرم صلى الله عليه و آله فرمود : « لا نبى بعدى » . يعنى : « بعد از من پيغمبرى نمى آيد » . و اگر پيغامبرى مى آمد نه البته بعثت وى با شرايط خاصه مكذّب قول پس مبعوث نشدن پيغمبر ديگر واضحى است . ( حاشيه مؤلف رحمه الله ) . در بيشتر منابع روايت بدين گونه نقل شده خطاب به امير مؤمنان عليه السلام : « انت منى بمنزلة هارون من موسى الا انه لانبى بعدى » . رجوع كنيد به : الهداية شيخ صدوق : ۱۶۰ ، رسائل المرتضى ۳/۲۰ ، الاقتصاد ، شيخ طوسى : ۲۲۲ ، اشارة السبق ، حلبى : ۵۳ كافى ۸/۲۶ ، علل الشرايع ۱/۶۶ ، اكمال الدين : ۲۷۸ ، الغدير ۱/۳۸ به بعد از مصادر مختلف ، نيز رجوع كنيد به : كشاف القناع ، بهوتى ۶/۲۱۳ ، نيل الاوطار ، شوكانى ۷/۳۵۶ .


روح و ريحان ج2
90

باشند ! و چنانكه در مقام معرفت اسماء و اوصاف الهيّه كامل شدند در معرفت حضرت رسول صلى الله عليه و آله و شريعت مرضيّه اش نيز عالم و كامل بودند و تا به حال شنيده نشده است كه جمعى از علماء اولوالألباب والبصائر كه متديّن به اين دين بوده اند به مذهب ديگر غير از مذهب جعفرى عليه السلام مائل و راغب شده باشند يوماً فيوماً بر اتقان عقيده ثابته شان افزوده شد .
و مراد من آن كسانى است كه رياضات نفسانيه كشيده اند و ترك علائق دنيويّه نموده اند بدون غرض و تعصّب حقيقت اين دين را بدون تقليد خواسته اند بدانند و بفهمند و درست رسيدگى كنند ، و البته اجماع اينگونه خواص از اهل علم و حق بر سهو و خطا نيست .

در اينكه اين شريعت محفوظ و باقى است تا روز قيامت بر حسب وعده صادقه الهيّه

و خداوند هم وعده فرموده است كه دين آن جناب را حفظ فرمايد كه از وساوس و شرور شياطين جنّ و انس مصون و مأمون باشد و رخنه و ثلمه بر وى نتوانند وارد آورند ، و اندراس دين وقتى است كه قرآن مندرس شود ، و آن به آيه كريمه « وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ »۱ هرگز مندرس نمى شود ، و عجب مولوى توضيح كرده است :



مصطفى را وعده داد الطاف حقكه بميرى تو نميرد اين ورق
كس نيارد بيش و كم كردن در اوتو به از من حافظ ديگر مجو
رونقت را روز روز افزون كنمنام تو بر زرّ و بر نقره زنم
منبر و محراب سازم بهر تودر محبّت۲قهر من شد قهر تو
چاكرانت شهرها گيرند و جاهدين تو گيرد زماهى تا به ماه
هست قرآن مر تو را همچون عصاكفرها را ردّ كند چون اژدها

1.حجر : ۹ .

2.در چاپ سنگى : در محبت من .

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    5
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 93510
صفحه از 447
پرینت  ارسال به