95
روح و ريحان ج2

وَالطّينِ ، وَهذا معنى ۱ كَونِهِ خاتَمَ النَبيينَ ـ بِالفَتحِ ـ حَيثُ يَكونُ فُصوصَ النُبُوّاتِ كنُقَاطٍ فى مُحيطِ تِلكَ الدائِرة اَو كَجَواهِرَ فى اطرافِ ذلِكَ الخاتَمَ بِالحَقيقةِ وَكذا الخاتَمَ بالملكة اِذا كانَ معناه .. الى آخره .

در جهت خاتميت حضرت رسول صلى الله عليه و آله

و علّت خاتميّت اشرف موجودات را اهل علم و كمال متعرّض شده اند كه هر كس در وجود مقدّم است بايد در ظهور متأخّر باشد و هر آنكه در ظهور مقدم است در وجود مؤخّر است .و براى اين بيان مؤكدات و مؤيّدات بسيار است . خلاصه لقب خاتم النبيين را خداوند سبحان در كلام مبين به پيغمبر خود مرحمت فرمود و از براى خاتميت رسالت حضرت ختمى مآب صلى الله عليه و آلهادّله قاطعه بسيار است ، يكى از آنها هم خاتم النبوة است كه بر كتف مباركش بود ، و آن ادلّ دلائل حسيّه است بر خاتميّت و آخريّت آن جناب .

در معنى مهر نبوّت است و مضمون شريف آن

و در بعضى از كتب مروى است كه : بزرگى و برآمدگى آن به مقدار سيبى بود يا به قدر كف دستى كه مادرش آمنه بنت وهب ذكر كرد : چون آن جناب متولد شد ، ملكى او را در آبى فرو برد و از آب بيرون كرده ، آنگاه كيسه اى برآورد كه در آن مهرى بود . پس بر كتف آن جناب زد . و آن به مانند تخم مرغى و به مثابه زهره درخشنده بود . قولى آن است كه در او نوشته بود : توجّه حَيثَ شئِتَ فَاِنّكَ منصُور ۲ .
و در بعضى كتب است كه : مكتوب بود : مُحّمدٌ رَسولُ اللّه صلى الله عليه و آله ۳ .

1.در چاپ سنگى : المعنى .

2.عبارت ابن شهر آشوب در مناقب ۱/۱۰۸ چنين است : كان بين كتفيه خاتم النبوة كلّما أبداه علا نوره الشمس ، مكتوب عليه : لا اله الاّ اللّه وحده لا شريك له توجّه حيث شئت فأنت منصور . نيز بنگريد : بحار الانوار ۱۶/۱۷۷ .

3.خصال : ۵۹۹ ضمن حديثى مفصل بدين عبارت : كان بين كتفيه خاتم النبوة مكتوب على الخاتم سطران أما أول سطر : فلا إله إلاّ اللّه ، وأما الثانى فمحمد رسول اللّه صلى الله عليه و آله . .


روح و ريحان ج2
94

در معنى « خاتم النبيين » است و فرق بين « خاتِم » و « خاتَم »

اولاً گفت : آن كسى كه نبىّ من است محمّد صلى الله عليه و آله نام است كه بنده خداست يعنى : مقام نبوّت و رفعت قدر و ستايش شايسته ، براى بندگى و اطاعت حق كردن به وى اعطا شد و رسول پروردگار گرديد .
و بدان كه خداوند مجيد در كتاب حميدش فرموده است : « مَا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِن رِّجَالِكُمْ وَلكِن رَّسُولَ اللّهَ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ »۱ .
اما « خاتِم » ـ به كسر تاء دو نقطه ـ معنى آخر است ، يعنى آن بزرگوار آخر پيغمبران بوده است و بعد از آن جناب ديگر پيغمبرى نيست ، و « خاتَم » به فتح تاء ـ و جمع آن خواتيم است ، و صاحب « مجمع البحرين » ۲ فرمود : كسر آن مشهورتر است ، و هو حَلَقَةٌ ذاتُ فُصٍّ مِن غَيرِها فَاِنْ لم يكُن لها فُصٌّ فهى فَتخَة كَقصبَة بالفاءِ وَالخاءِ المُعجَمَةِ وَالتاءِ .
پس در آيه كريمه هم فتح جايز است و هم كسر ، اگر به فتح خوانده شود به معنى زينت است چنانكه انگشتر زينت دست است آن وجود مبارك هم زينت وجودات شريفه انبياء بوده ، و اگر به كسر خوانده شود اسم فاعل است و آن به معنى آخر است .
و خاتم الطّين آن چيزى است كه با موم بر سر كاغذها و پارها و امثال آن مى زنند ۳ ، معروف است .
و مرحوم قاضى ابو سعيد عليه الرحمه فرموده است : وهو صاحِبُ دائِرَةِ الرِّسالةِ الكُليّةِ لِمَجْمَعِ آحادِ الرِّسالاتِ فَهُو الرَسُولُ اَوّلاً وآخِراً وَظاهِراً وَباطِناًم؛ لاَِنّه كانَ نبيّاً وَآدَمُ بَينَ الماءِ

1.احزاب : ۴۰ .

2.مجمع البحرين ۱/۶۲۲ ماده ( ختم ) .

3.عبارت مجمع البحرين ۱/۶۲۲ چنين است : والخاتم : الطين الذى يختم به على رؤوس الآنية والشمع الذى يختم به الكتاب .

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    5
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 93136
صفحه از 447
پرینت  ارسال به