بر كرانه هاي كتاب «الغدير في الكتاب والسّنة و الادب» - صفحه 291

جمله كسانى است كه خود شخصاً در غديرخم حضور داشته و سخنان رسول گرامى اسلام(ص) را از نزديك شنيده و از كلمه «مولى»، امامت و ولايت اميرالمؤمنين(ع) را فهميده است.
وى در بخشى از اشعار خود كه در محضر رسول خدا(ص) و در اجتماع باشكوه غديرخم سروده و قرائت كرده است، چنين مى گويد:

يناديهمُ يوم الغدير نبيّهمبخمّ واسمع بالرّسول منادياً
فقال: فمن مولاكم ونبيّكمفقالوا ولم يبدوا هناك التعاميا
الهك مولانا وانت نبيّناولم تلق منّا فى الولاية عاصياً
فقال له: قم يا علىّ فانّنىرضيتك من بعدى اماماً وهادياً
فمن كنت مولاه فهذا وليّهفكونوا له اتباع صدقٍ موالياً
هناك دعا: اللّهمّ وال وليَّه وكنِ للذى عادا عليّاً معادياً۱
علامه امينى، پس از «حسان بن ثابت» شعراى ديگر غدير را يك به يك نام برده و نمونه هاى متعددى از غديريه هاى آنان را ذكر نموده و بررسى مى نمايد. و جالب توجه اينكه، تمامىِ اين شعرا كه آشنا به موازينِ كلام عرب و صاحب نظر بوده اند، از كلمه «مولى» در حديث غدير، امامت و ولايت على(ع) را فهميده اند.
در پايان، يك بار ديگر يادآور مى شوم كه هدف اين نوشتار گزارش مختصرى از كتاب عظيم «الغدير فى الكتاب والسنة والأدب»، آن هم بخشهايى كه مستقيماً به مسئله غديرخم مربوط مى شود، بوده است والاّ اين اثر بزرگ، مشحون از فضايل و مناقب اميرالمؤمنين(ع) و سرشار از نكات و لطايف غدير پژوهى، دين شناسى و نقدهاى روشن گرانه است، كه در هيچ جاى ديگرى، چنين مجموعه اى با اين خصوصيات و ويژگيها يافت نمى شود.

1.همان، ج۲، ص۵۰

صفحه از 290