سخنان حجة الاسلام والمسلمين هاشمي رفسنجاني - صفحه 148

كلّى و راهبردى مطرح كرده و از يك نقطه اى معمولاً جلوتر نمى رود. قرآن در عمده قضايا وقتى كه به مراحل اجرايى مى رسد, سكوت مى كند. شيوه هاى عملى, آيين نامه ها و بسيارى از راهكارها به عهده مفسران قرآن و حاملان قرآن است.
به عنوان مثال, هر چه درباره نماز در قرآن داريم, اين است كه نماز بخوانيد; چون نماز مهم است. از اين بيشتر, چيزى در قرآن نيست كه چگونه بخوانيد. فقط گاهى اشاره به اوقات نماز دارد. آنچه كه اسلام درباره نماز دارد, بيرون از قرآن آمده است. اينها را كه نمى شود حذف كرد. تفصيل در مسائل اقتصادى قرآن كه از اين هم كمتر است. مثلاً: (خداوند, بيع را حلال و ربا را حرام كرد). ما كليّاتى از اين قبيل در قرآن داريم. خوب, از اينجا به بعدش چه؟ اين همه كتاب و اين همه مقاله و اين همه مسائل اقتصادى كه در زندگى ما هست, بالاخره مبانى اسلامى اينها را بايد از كجا بگيريم؟ اينها به حديث مربوط مى شود. صدها و هزارها از اين مثالها مى توانيم بزنيم. لذا كسى فكر نكند كه با داشتن قرآن, ما از حديث و از سنّتْ بى نيازيم. بعضى از قُدما گفتند و پشيمان شدند.
در زمان چهارده معصوم, اسلام به اوج تمدن رسيد و بعد از اين معصومان بود كه به تدريج, اين تمدن, رو به افول رفت و متشتت شد. دنياى اسلام, بالاخره پايگاه اصليِ فكرى اين تمدن بود.

صفحه از 152