در گفتگو با حجة الاسلام سید محمود طباطبایینژاد، همکار نویسنده، دربارۀ ویژگیها، دامنۀ تحقیق و روششناسی این اثر كه در حال آماده سازی برای انتشار است، اطلاعات بیشتری به دست آمده است.
پژوهشی نو و فراگیر دربارۀ امام حسین علیه السلام
یافتن سرچشمههای زلال حكمت، شخصیت و سیرۀ سالار شهیدان، حضرت ابا عبدالله الحسین و بهره بردن از آن، همواره محل كوشش اندیشمندان بوده است. هر چند كه تلاشهای محقّقانه و خالصانه گذشتگان، ماندگار و در نزد خداوند نیز ارزشمند است امّا در این رهگذر، خلأ پژوهشهای بنیادی و جامع، همچنان احساس می شود.
تدوین موسوعة الإمام الحسین (ع) (با عنوان فارسی دانشنامۀ امام حسین(ع))، که به همّت حجةالاسلام و المسلمین محمد محمدی ری شهری در حال سامان یافتن است، گامی در این جهت و به منظور تأمین نیازهای پژوهشی استوار در این حوزه است.
در گفتگو با حجة الاسلام سید محمود طباطبایینژاد، همکار نویسنده، دربارۀ ویژگیها، دامنۀ تحقیق و روششناسی این اثر كه در حال آماده سازی برای انتشار است، اطلاعات بیشتری به دست آمده است.
جناب آقای طباطبایی! دانش نامۀ امام حسین(ع)، پاسخگوی كدام نیازهای پژوهشی در حوزه شخصیت، تاریخ و سیرۀ حضرت ابا عبدالله الحسین(ع) است؟
امام حسین(ع) و قیام او یك گذشتۀ تمام شده نیست، بلكه جریان زنده و با بركت در طول تاریخ است كه برای همۀ زمانها و زمینها میتواند سازنده و درسآموز باشد؛ چنانچه ما در دوران انقلاب، بسیار از واقعه كربلا مدد گرفتیم و در سال 57 هنگامی كه محرم شروع شد، شتاب انقلاب چند برابر شد.
ما سعی كردهایم جستجوی وسیعی در تمامی ابعاد شخصیت امام حسین(ع) صورت دهیم و در این میان به پرسشهایی كه از گذشته طرح شده و تا به حال باقی است و به پرسشهایی كه در دوران معاصر ایجاد شده پاسخ دهیم. این مجموعه تنها برای شیعیان تهیه نمیشود و سعی دارد به نوعی در غیر شیعه هم مخاطب داشته باشد و این خصوصیتی است که در نوع كارهای مؤسسۀ دارالحدیث هست كه معارف مورد قبول تشیع را به زبان روز و قابل پذیرش برای جهان معاصر عرضه می دارد.
قدمت استنادات این دانشنامه تا كجاست؟
نقل های این دانش نامه، به طور معمول از قرن هفتم فراتر نرفته است. البته تلاش میكنیم در نقل هر مطلب، از كهنترین منبع استفاده شود؛ بویژه اصرار بر این است كه از قرن دهم به بعد، یعنی از زمان حكومت صفویه و رواج برخی مقاتل بی اعتبار، اقوالی را كه در كتب پیشین وجود نداشته، نیاوریم. البته مراد، نقلهای خبری است كه منحصراً در این منابع آمده باشد؛ امّا اگر تحلیل یا جمعبندی مناسبی در این كتابها بوده، آوردهایم.
مشخصاً بفرمایید چه سرفصلهایی در این موسوعه، پیشبینی شده است؟
موسوعه، در پانزده بخش و به زبان عربی سامان یافته است که البته همزمان، ترجمۀ آن هم آغاز شده و احتمالاً همزمان با انتشار موسوعه به زبان عربی یا کمی متأخّر از آن، ترجمۀ فارسی آن هم منتشر شود. من این پانزده بخش را با توضیحات اجمالی دربارۀ سرفصلها و محتوایشان حضورتان عرض میکنم.
اوّلین بخش: «الحیاة العائلیه» است. این بخش در بردارندۀ زندگی خصوصی و خانوادگی حضرت است؛ مانند ماجراهای تولد، نامگذاری، کودکی و همسر و فرزندان.
بخش دوّم:« الفضائل» نام دارد. این بخش شامل نکاتی است که از قرآن یا از زبان پیمبر در شأن امام حسین(ع) وارد شده و همچنین دربرگیرندۀ ویژگیهای اخلاقی آن حضرت است که همه در شش فصل سامان یافته: فضائل مشترک با اهل بیت، فضائل مشترک با امام مجتبی(ع)، فضائل اختصاصی، مکارم اخلاقی و ویژگیهایی که حضرت از لحاظ اخلاقی داشتند، ویژگیهای عبادی و فصل ششم آن دربارۀ کرامتها و کارهای معجزهگونی که از حضرت نقل شده است.
«دلیل امامته و امامة ولده»، عنوان بخش سوّم است که مربوط به امامت حضرت است. ادله و نصوص امامت ایشان که از طرف خدا یا پیامبر یا سایر ائمه در منابع ما وجود دارد، در این بخش جمعآوری شده است.
بخش چهارم تحت عنوان: «الإمام بعد النبیّ حتی وفاة أبیه»، در برگیرندۀ دوران پس از رحلت پیامبر تا شهادت پدر بزرگوارشان است. ماجراهای مواجهه با خلفا، شهادت مادر بزرگوارشان و ماجراهایی که در رابطه با امام حسن(ع) اتفاق میافتد، همراهی با پدر بزرگوارشان تا شهادت، بویژه دوران خلافت، جنگهایی که در دوران خلافت حضرت رخ داده است. به هر حال ایشان در تمام لحظات در کنار پدر بودند. اینها عمدۀ مباحث و رئوس مطالب این بخش را تشکیل میدهد.
بخش پنجم:« الإمام بعد وفاة أمیرالمؤمنین الی قیامه»، صلح امام مجتبی(ع)، مواضع امام نسبت به صلح برادر، تواضع و احترام و تسلیم امام در مقابل امام مجتبی(ع)، مواجهه با معاویه و عمال او، موضع امام در مقابل تلاشهایی که معاویه برای تثبیت ولایت عهدی یزید داشت، را مورد بررسی قرارمی دهد.
«الإنباء بشهادة الإمام حسین بن علی(ع)»، عنوان بخش ششم است. در این بخش متون فراوانی که قبل از واقعۀ کربلا از شهادت امام خبر داده بودند، جمع شده است. این اخبار از جبریل، پیامبر(ص)، از امام علی(ع)، امام مجتبی(ع)، امام حسین(ع) و صحابۀ پیامبر نقل شده که شامل متون فراوانی است؛ متونی که بیش از حد تواتر، خبر از شهادت امام داده اند و جزئیات زیادی از اصل شهادت امام، زمان و مکان شهادت، قاتل ایشان و موارد دیگر را دربردارند.
بخش هفتم به مسأله«خروج الإمام من المدینه الی نزوله بکربلا» می پردازد. حساسترین فراز زندگی امام در این بخش و بخش پس از آن گرد آمده، رسیدن خبر مرگ معاویه و درخواست بیعت که امام در آن زمان در مدینه بودند، خروج امام از مدینه و هجرت به مکه، حضور امام در مکه، ماجراهایی که در مدتی که امام در مکه بودند اتفاق میافتد مثل رسیدن دعوتنامههای کوفیان و فرستادن مسلم بعد از این که نامهها بسیار میشود، ماجراهای مفصلی که از ورود حضرت مسلم به كوفه تا شهادت ایشان اتفاق میافتد، دعوتنامۀ امام از مکه به بصره و دعوت بصریان برای قیام و یاری ایشان، حرکت امام از مکه به کربلا و ماجراهای بسیاری که در منازل بین راه مکه تا کربلا اتفاق میافتد، خطابها و سخنان حضرت با دیگران و افرادی که با حضرت مواجه میشدند، افرادی که هدف حرکت را میپرسیدند و پاسخهای امام از جمله حوادث مهم این مسیر، مواجهه با حر هست و اتفاقاتی که بین امام و حر میافتد تا این که نمیگذارند امام به کوفه بروند، و کاروان امام سر از کربلا در میآورند.
بخش هشتم «نزول الامام بکربلا إلی شهادته» نام گرفته که وقایع ورود امام به کربلا در دوّم محرم سال 60 ، تا شهادت امام در دهم محرم را دربر دارد؛ بخصوص حوادث شب و روز عاشورا، سخنان و خطبههای امام، حماسههای امام و یارانشان، مقتل امام و اهل بیت و یارانشان و ماجراهای مرتبط با حرم و خیام امام در این بخش جمعآوری شده است. ما در مقتل امام و یارانشان و ماجراهایی که به نوعی بار عاطفی دارند، متون بسیار زیادی را از شیعه و سنی جمعآوری کردیم که بسیاری از آن کمتر شنیده شده و گنجینۀ بینظیر و یا کمنظیری از منابع قابل قبول فراهم شده است.
بخش نهم با عنوان«بعد شهادة الامام» ماجراهایی را که بر سر و پیکر مطهر امام بعد از شهادت وارد شده، به نیزه زدن و اسب دواندن و ماجراهایی از این دست تا بردن سر مطهر به کوفه و شام، مباحثی در مورد دفن سر و پیکر مطهر امام وجود دارد. غارتها و دونصفتیهایی که نسبت به حرم و خیام امام روا داشته شد، حوادث و کراماتی که همزمان با شهادت امام در کتابهای شیعه و سنی نقل شده و سفر دشوار اسیران از کربلا به کوفه و از کوفه تا شام و تا بازگشت به مدینه را در خود جای داده است.
در بخش دهم: «صدی شهادة الإمام»؛ یعنی بازتاب شهادت امام، ماجرای سنگین کربلا و شهادت امام و یارانش بازتابهای منفی بسیاری در جامعه آن روز اسلامی از خودش به جا گذاشت؛ موضعگیریهایی که از اهل بیت و اصحاب و همسران پیامبر و حتی خانواده و نزدیكان خود یزید و دیگران دشمنان و جنایتکاران نسبت به این جنایتکاران و این حادثه ابراز شده است، گردآوری شده است.
«الثوراة بعد شهادة الإمام» هم عنوان بخش یازدهم است که در آن قیامها و شورشهایی که پس از واقعۀ کربلا و تحت تأثیر این قیام اتفاق افتاد؛ شورش مردم مدینه و واقعۀ حرّه، شورش عبدالله بن زبیر که حجاز و مناطق دیگر را به تصرف خودش درآورد، ماجرای توّابین ، ماجرای مختار و سرنوشت شومی که دامن شرکتکنندگان در کربلا را گرفت، بررسی شدهاند.
گریه و سوگ بر امام از همان کربلا آغاز شد و نه تنها در مدینه و بین دوستداران این سوگ اتفاق افتاد، حتی در شام، در خانۀ یزید و توسط برخی از دشمنان نیز اتفاق افتاد. ائمه نیز بر اقامه سوگ حسینی هم تأکید و هم خود، عمل میکردند. گریه بر امام حتی قبل از شهادت ایشان و حتی قبل از اسلام از طرف انبیای الهی صورت گرفته است. از خود پیامبر نقلهای زیادی هست که بر امام حسین(ع) گریه کردند. ماجراهای بسیاری در این باره، در بخش دوازدهم:« اقامة الماتم للحسین وذکر مصائبه و البکاء علیه»، جمعآوری شده و همچنین فصلی در این بخش به اشعاری که در رثای امام توسط اهلبیت و دیگران از قرن اوّل تاکنون سروده شده اختصاص دادیم و از هر قرنی اشعاری را جمعآوری کردیم.
بخش سیزدهم عنوان«زیارته» را به خود گرفته است. نقلهای بسیاری که مشوق زیارت امام هستند، فضل زیارت و زائر قبر ایشان را بیان میکنند، متونی که آداب زیارت را بیان میدارند، متن زیارتنامهها، اوقات شایستهای که برای زیارت هست، برحذر داشتن از ترک زیارت امام حسین و کلاً متونی که به هر شکلی در ارتباط با زیارت قبر مطهر امام و یارانشان بوده در این بخش جمعآوری شده است.
«الحِکم»، نام بخش چهاردهم است. در این بخش، کلمات گرانسنگ امام(ع) گردآوری شده است. با این روش که بخش زیادی از کلماتی را که امام شخصاً فرمودند و نیز مواردی را که به عنوان راوی از جدّ بزرگوارشان، پیامبر اسلام نقل کردند و همچنین مقداری از سخنانی را که از زبان پدرارجمندشان حکایت کردند، به شکل موضوعی و بدیع تنظیم شده است. این حِکَم، جداگانه هم با عنوان حكمتنامۀ امام حسین(ع) منتشر شده است.
و بخش پانزدهم، که آخرین بخش موسوعه امام حسین(ع) است و در نوع خود بینظیر است، «المخدوشات»نام دارد. کار این بخش، نقد متون ضعیف است؛ چه از نظر متن و چه از نظر سند و منبع.
آیا پژوهشگر میتواند با مراجعه به دانشنامه امام حسین(ع) از منابع دیگر بی نیاز شود؟
بستگی به درجۀ پژوهش دارد. این دانشنامه تا حد زیادی نیاز پژوهشگران را کم میكند امّا به طور قطع، برای پژوهشگرانی كه میخواهند دربارۀ آن انسان بزرگ، تحقیقات وسیعی انجام دهند، این مجموعه و هیچ مجموعهای به تنهایی كافی نیست.
این دانشنامه، صرفاً نقلی است یا تحلیلی؟ یا هر دو جنبه را همزمان داراست؟
اساس اولیۀ موسوعه، نقلی است و ما اصل متون را ذكر میكنیم. معتقدیم ارئۀ متون از منابع اصلی بدون هیچ واسطه، پذیرش بهتری برای مخاطب میآورد و برای پژوهشگر امكان تفكر بدون پیشداوری را میسر میسازد؛ اما هر جا نیاز به بیان و تحلیل احساس شده، این كار را انجام دادهایم؛ لذا، این مجموعه حاوی صدها بیان و تحلیل شده است.
موسوعۀ امام حسین(ع) چه خدمتی در زدودن تحریفهای تاریخ عاشورا خواهد داشت؟
دو ظلم بزرگ به حضرت سید الشهداء(ع) شد: ظلم اول در روز عاشورا به اتمام رسید و ظلم دوم از روز عاشورا شروع شد و تا امروز ادامه دارد. ظلم اوّل، شهادت امام و ظلم دوم، تحریف تاریخ آن است. از یك سو دشمنان و از طرف دیگر دوستان نادان، گاه نادرستیهایی را وارد تاریخ محتوا یا لفظ این حادثه كردند. دست ما در دفاع از امام در ظلم اوّل كوتاه است، اما در مورد ظلم دوم دست ما باز است و هنوز هم میتوان به یاری امام حسین(ع) شتافت.
یكی از بزرگترین خدمات به ساحت ابا عبد الله الحسین(ع)، منزه كرده تاریخ عاشورا از مطالب بی اساس است و نمیتوان از مردم عادی و غیر متخصصان چنین انتظاری را داشت؛ بلكه بر فرهیختگان است كه ضمن كسب تخصص لازم در تاریخ عاشورا، اجازۀ راه یافتن كژیها در تبیین این واقعۀ بزرگ را ندهند.
در زدودن تحریف، دو كار مهم در موسوعه صورت گرفته است: یكی مبارزۀ منفی و دیگر، مبارزۀ مثبت.
در مبارزۀ منفی، كار مهم این بوده كه از آوردن اخبار تحریف شده و ضعیف، به عنوان متن خودداری كنیم؛ كاری كه متأسفانه در چند قرن اخیر كمتر اتفاق افتاده و تألیفات معمولاً از منابع ضعیف نیز نقل كردهاند. و مبارزۀ مثبت ما، نقد متون ضعیف است كه بسیاری از متون را از جنبۀ متن یا مصدر مورد نقد و بررسی قرار دادهایم.
با توجه به این كه سعی كردهاید دانشنامه از جامعیت برخوردار باشد، به نظر میرسد حجم زیادی از اقوال و مستندات تاریخی باید منتشر شود. آیا چنین است؟
بلی همین طور است. ما تا آنجا كه لازم بوده و طرح متن خبر برای مخاطب مفید بوده، عین متن را آوردهایم اما تعداد نشانی ها و ارجاعات ما چندین برابر متون است و معمولاً ذیل هر خبری چندین نشانی آمده است. در موارد غیر لازم، كهنترن، استوارترین و جامعترین عبارت را آوردهایم و به بیان نشانی موارد دیگر بسنده كردهایم.
در سخنانتان اشاره كردید به این كه كوشش شده مخاطبان دانشنامۀ امام حسین(ع) فراتر از گسترۀ شیعیان باشد. در راستای این ویژگی، آیا از منابع اهل سنت هم بهره بردهاید؟
بلی، بسیار بهره بردهایم. امام حسین(ع) متعلق به همۀ انسانهاست؛ لذا در تدوین موسوعه تنها مخاطبان شیعه در نظر نبوده است. گذشته از این، مذهب نویسنده و دیگر شرایطی كه جهت پذیرفتن خبر در فقه مطرح است، در نقل وقایع تاریخی چندان مورد توجه نیست؛ بلكه كهن بودن خبر و مضمون آن بیشتر مورد توجه قرار میگیرد. در تدوین این اثر از منابع شیعه و اهل سنّت بهره برده شده است، ضمن این كه بسیاری از وقایع تاریخی فقط از طریق منابع اهل سنّت به ما رسیده است.
گفتنی است اساساً هر محققی ـ اگر بخواهد جستجوی مناسبی در زندگی و قیام امام حسین(ع) داشته باشد ـ بینیاز از مراجعه به كتب اهل سنت نیست. همۀ آنهایی كه تاكنون در این راه گام زدهاند خود را بینیاز ندیدهاند و اتفاقاً صرف نظر از جنبۀ امامت كه مخصوص شیعه است، كتب اهل سنت نسبت به شخصیت امام و قیام ایشان نظر بسیار مثبتی دارد كه انسان را متعجب میكند. در كتب معتبر اهل سنت مواردی كه با شأن امام سازگار نیست و اشكالاتی به آن وارد است درصد بسیار كمی دارد، بخصوص در ماجرای قیام امام حسین(ع) كه میتوان تاریخ طبری را مهمترین اثر در این باره دانست، ظاهراً مرحوم شیخ مفید هم در كتاب ارشاد خود كه مهمترین تاریخ شیعی است، عمدۀ مطالب مربوط به قیام امام حسین(ع) را از تاریخ طبری گرفته است. چنان كه كتاب لهوف و به تعبیر صحیح ملهوف سید بن طاووس تا حد زیادی متكی بر كتاب الفتوح ابن اعثم كوفی است.
دست آخر، دربارۀ حجم این دانشنامه و زمان انتشار مجلّدات آن هم توضیحی بفرمایید
حجم موسوعه، به زبان عربی حدود 4 هزار صفحه و بالغ بر هشت جلد خواهد بود. مراحل تحقیق و مقابله، پایان یافته و در مرحلۀ بازنویسی و ترجمۀ بیانها به عربی هستیم و به خواست خدا در اوایل سال آینده منتشر خواهد شد. البته از هم اكنون ترجمۀ فارسی موسوعه آغاز شده و ممكن است ترجمه نیز همراه متن اصلی یا با فاصلۀ نزدیكی منتشر گردد.