201
دوستي در قرآن و حديث

۴۹۵.الكافىـ به نقل از احمد بن محمّد بن خالد، از پاره‏اى از يارانش كه اين حديث را به امام حسن عليه‏السلاممى‏رسانند ـ: امام حسن عليه‏السلام براى مردم ، خطبه خواند و فرمود : «اى مردم ! من شما را از برادرى خبر مى‏دهم كه در چشمم از بزرگ‏ترينِ مردم بود . علّت اصلى بزرگ جلوه نمودنش در چشمم، كوچكى‏دنيا در چشم او بود .
او مغلوب شكمش نبود . پس آنچه را نمى‏يافت ، آرزو نمى‏كرد و اگر مى‏يافت ، از حد نمى‏گذراند .
او مغلوب شهوتش نبود. پس براى آن ، نه عقل خود را سبك مى‏كرد و نه رأيش را .
مغلوب نادانى نبود. پس دستش را جز به سوى شخص مورد اطمينان براى سودى دراز نمى‏كرد .
نه هوسران بود ، نه خشمگين مى‏شد و نه افسرده مى‏گشت .
بيشتر روزگارش را خاموش بود ؛ اما چون سخن مى‏گفت، بر گويندگان پيشى مى‏گرفت و در هيچ جدالى وارد نمى‏شد و در هيچ دعوايى شركت نمى‏جست و تا قاضى‏اى ۱ ] براى شنيدن سخنانش [نمى‏يافت ، حجّت‏آورى نمى‏كرد .
از برادرانش غافل نمى‏گشت و چيزى را از آنان بازنمى‏داشت و ويژه خود نمى‏ساخت . به ظاهر ، ناتوان مى‏نمود ؛ اما به هنگام كوشش ، شيرى شَرزه بود .
هيچ كس را به سبب كارى كه در مثل آن ، پوزش مى‏آورند ، سرزنش نمى‏كرد ، تا عذرش را بداند .
آنچه مى‏گفت ، انجام مى‏داد و آنچه نمى‏گفت ، نيز انجام مى‏داد. ۲
هرگاه با دو مسئله روياروى مى‏شد و نمى‏دانست كدام‏يك از آنها برترند ، مى‏نگريست كه كدام‏يك به هواى نفس ، نزديك‏تر است . پس با آن مخالفت مى‏كرد .
از هيچ دردى شِكوه نمى‏كرد ، مگر نزد كسى كه اميد بهبود خود را از او داشت ، و جز با كسى كه از او اميد نيكخواهى داشت ، مشورت نمى‏كرد .
افسرده و خشمگين نمى‏شد و پُر شكايت و هوسران نبود . از كسى انتقام نمى‏گرفت و در عين حال ، از دشمن ، غافل نمى‏گشت .
پس اگر توانش را داشتيد ، چنين خوى‏هاى بزرگوارانه‏اى به دست آوريد و پايبند آنها باشيد و اگر طاقت همه‏اش را نداشتيد ، ]بدانيد كه [به دست آوردن اندك ، بهتر از واگذاشتن بسيار است ، و دگرگونى و توانى جز به وسيله خدا نيست» .

1.شيوه او اين نبود كه وقتى كسى به او ستمى روا مى‏داشت در پيش مردم گله كند ؛ همان گونه كه روش بيشتر مردم چنين است . بلكه شكيبايى مى‏ورزيد تا قاضى بيايد كه او ميان ظالم و وى داورى كند . اين در حقيقت ، به خوددارى از سخن گفتن بيجا و پرهيز از سخن زيادى (مرآة العقول : ۹ / ۲۶۲) .

2.اشاره به اين‏كه كردارش بيش از گفتارش بود . در نسخه‏اى چنين است : «و آنچه نمى‏كرد ، نمى‏گفت» و اگر متن ، چنين باشد ، مقصودْ آن است كه كردارش كمتر از گفتارش نبود .


دوستي در قرآن و حديث
200

۴۹۵.الكافي عن أحمد بن محمّد بن خالد عَن بَعضِ أصحابِهِ مِنَ العِراقِيِّينَ رَفَعَهُ ، قالَ : خَطَبَ النّاسَ الحَسَنُ بنُ عَلِيٍّ صَلَواتُ اللّه‏ِ عَلَيهِما فَقالَ : أيُّهَا النّاسُ ، أنَا اُخبِرُكُم عَن أخٍ لي كانَ مِن أعظَمِ النّاسِ في عَيني ، وكانَ رَأسُ ما عَظُمَ بِهِ في عَيني صِغَرَ الدُّنيا في عَينِهِ .
كانَ خارِجا مِن سُلطانِ بَطنِهِ ؛ فَلا يَشتَهي ما لا يَجِدُ ، ولا يُكثِرُ إذا وَجَدَ .
كانَ خارِجا مِن سُلطانِ فَرجِهِ ؛ فَلا يَستَخِفُّ لَهُ عَقلَهُ ولا رَأيَهُ .
كانَ خارِجا مِن سُلطانِ الجَهالَةِ ؛ فَلا يَمُدُّ يَدَهُ إلاّ عَلى ثِقَةٍ لِمَنفَعَةٍ .
كانَ لا يَتَشَهّى ، ولا يَتَسَخَّطُ ، ولا يَتَبَرَّمُ . كانَ أكثَرَ دَهرِهِ صَمّاتا ، فَإِذا قالَ بَذَّ القائِلينَ ، كانَ لا يَدخُلُ في مِراءٍ ، ولا يُشارِكُ في دَعوى ، ولا يُدلي بِحُجَّةٍ حَتّى يَرى قاضِيا . وكانَ لا يَغفُلُ عَن إخوانِهِ ، ولا يَخُصُّ نَفسَهُ بِشَيءٍ دونَهُم . كانَ ضَعيفا مُستَضعَفا ، فَإِذا جاءَ الجِدُّ كانَ لَيثا عادِيا .
كانَ لا يَلومُ أحَدا فيما يَقَعُ العُذرُ في مِثلِهِ حَتّى يَرَى اعتِذارا . كانَ يَفعَلُ ما يَقولُ ، ويَفعَلُ ما لا يَقولُ . كانَ إذَا ابتَزَّهُ أمرانِ لا يَدري أيُّهُما أفضَلُ نَظَرَ إلى أقرَبِهِما إلَى الهَوى فَخالَفَهُ . كانَ لا يَشكو وَجَعا إلاّ عِندَ مَن يَرجو عِندَهُ البُرءَ ، ولا يَستَشيرُ إلاّ مَن يَرجو عِندَهُ النَّصيحَةَ . كانَ لا يَتَبَرَّمُ ، ولا يَتَسَخَّطُ ، ولا يَتَشَكّى ، ولا يَتَشَهّى ، ولا يَنتَقِمُ ، ولا يَغفُلُ عَن العَدُوِّ .
فَعَلَيكُم بِمِثلِ هذِهِ الأَخلاقِ الكَريمَةِ إن أطَقتُموها ، فَإِن لَم تُطيقوها كُلَّها فَأَخذُ القَليلِ خَيرٌ مِن تَركِ الكَثيرِ ، ولا حَولَ ولا قُوَّةَ إلاّ بِاللّه‏ . ۱

1.الكافي : ۲ / ۲۳۷ / ۲۶ ، مشكاة الأنوار : ۲۴۰ وفيه «ولا يقول ما لا يفعل» بدل «ويفعل ما لا يقول» ، بحار الأنوار : ۶۹ / ۲۹۴ / ۲۴ ؛ البداية والنهاية : ۸ / ۳۹ عن محمّد بن كيسان الأصمّ نحوه.

  • نام منبع :
    دوستي در قرآن و حديث
    سایر پدیدآورندگان :
    تقديري، محمد؛ اسلامي، سيد حسن
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1383
    نوبت چاپ :
    سوّم
تعداد بازدید : 245543
صفحه از 784
پرینت  ارسال به