۸۶۳.الأمالى مفيدـ به نقل از عبدالرزاق بن قَيس رَحبى ـ: همراه علىبنابىطالب عليهالسلامبر درِ قصر (دارُ الحكومه) نشسته بوديم كه تابش خورشيد ، امام را به پناه بردن به داخل قصر ، ناگزير ساخت . حضرت برخاست تا داخل شود كه مردى از قبيله هَمْدان ، چنگ در پيراهن ايشان زد و گفت : «اى امير مؤمنان! برايم حديثى جامع بازگو تا خداوند ، بدان سودم دهد .
حضرت فرمود : «آيا اين سود ، در احاديثِ بسيار نيست ؟» .
گفت : چرا ؛ ولى مىخواهم حديثى جامع ، برايم بازگويى .
حضرت فرمود : «دوستم ، پيامبر خدا ، برايم اين حديث را گفت : من و شيعيانم ، سيراب و سيراب شده ، با چهرههاى سپيد بر حوض [كوثر] ، وارد خواهيم شد . دشمنان ما نيز تشنهلب و تشنهكام و با چهرههاى سياه ، بر حوض [كوثر] ، وارد خواهند شد} . اين حديث را با كوتاهىاش به جاى حديثى بلند برگير . تو همراه كسى هستى كه دوستش مىدارى و بهرهات ، همان است كه به دست آوردهاى. اينك اى برادر هَمْدانى! رهايم كن». سپس حضرت، داخل قصر شد .
9 / 3
پيامدهاى ناخوشايند دوستى
۸۶۴.رسول خدا صلىاللهعليهوآله : دوست داشتنِ چيزى ، [نسبت به كاستىهاى آن ،] كور و كرت مىسازد .
۸۶۵.امام على عليهالسلام : ديده دوست ، از [ديدن ]عيبهاى محبوب ، نابينا و گوشش از [شنيدن ]زشتى نقصهايش ناشنواست .
