طرفه هاي پور طاووس - صفحه 184

فرزندان پيشوايان دين, دقيق و سختكوش بوده باشند; ولى جنبه هايى بسيار مهم تر (از نظر بيننده و خواننده امروزى) را گزارش نكرده باشند و آگاهى از آن جنبه ها, تنها از طريق تتبّع و كاوش در اخبار و اقوال, و آن هم كاملاً گهگاهى و نه به طور منسجم, به دست آمده باشد. رويكرد به اين موضوع, در مواجهه با داده هاى نقلى پيشينيان, از جهات مختلف, سودمند است; نه تنها در تاريخ كه در حديث هم.
متن هر حديث, تا آن جا كه توسّط راويان و واسطه ها, به عوارض بشرى اى مانند اشتباه و فراموشى و تصرّفْ آلوده نشده باشد, وجاهتى مقدّس دارد; ولى امر نقل و تدوين و تبويب آن, مادام كه به دست و نظرِ بشر عادى صورت مى گيرد, از امتياز قُدسى برخوردار نيست و به قول دكتر حسن حنفى, منطق تدوين حديث, به محيط فرهنگى و سياسى و فرقه هاى كلامى پيوند مى خورَد و دانشِ تدوينگر, تصوّر وى از علم حديث و مانند آن, در روند انتخاب و ضبط و تدوين و تبويب احاديث, مؤثّر است. ۱
با استمداد از اين دريافت, مى توان بار ديگر حديث نامه ها و متون حديثى را مطالعه كرد. از رهگذر توجّه به منطق تدوين حديث نامه, تدوين كننده را بهتر مى توان شناخت و از رهگذر آگاهى از انديشه ها و كامه هاى تدوينگر, سرنوشت صيرورت روايى و دراييِ احاديث را در تدوين وى, به نحوى روشن تر مى توان بازشناسى كرد. هرچند با دشوارى و احتياط, ولى مى توان باز انديشيد كه صورت و سيرت هر حديث, در يك تدوين كننده با مشخّصات عقيدتى و منطقه اى ويژه, چه واكنشى بر مى انگيخته و او, چه از نظر سند و چه از نظر متن, درباره آن حديث, چگونه داورى مى كرده و چه رفتارى در پيش مى گرفته است.
بدين ترتيب و از اين زاويه, بود يا نبودِ برخى روايات و گزارش ها را در تدوين ها و منتخبات عالمان مختلف, مى توان با گونه «جهانْ نگرى» و «دينْ نگرى» ايشان در پيوندى ژرف دانست و از هر جنبه, درباره جنبه ديگر, آگاهى هاى تازه اى فرا چنگ آورد.
اكنون توجّه كردن ابن طاووس به برخى روايات و گزارش ها و كم توجّهى

1.مجلّه علوم حديث, ش۱۵, ص۸۴ ـ۸۹.

صفحه از 187