ديدگاه های حديثی ملاصدرا در «شرح اصول الكافي» - صفحه 33

اين بحث را على رغم گستردگى دامنه آن, در همين جا به پايان مى بريم و به آخرين موضوع اين مقال كه با بحث كنونى هم بى ارتباط نيست (يعنى «علل تعارض احاديث») مى پردازيم.

و . علل تعارض احاديث

يكى از مهم ترين وجوه اعجاز قرآن اين است كه اگرچه آيات فراوان اين كتاب مقدس در طى بيست و سه سال, و به مناسبت هاى گوناگون نازل گرديد; امّا همان گونه كه خود با صراحت اظهار داشته است, كم ترين اختلاف و اندك تعارضى ميان چندين هزار آيات آن وجود ندارد:
أفلا يتدبّرون القرآن ولو كان من عند غير اللّه لوجدوا فيه اختلافاً كثيراً.۱
ملاحظه مى شود كه راز و رمز عدم اختلاف در قرآن, تنها به يك نكته برمى گردد و آن هم اين كه از سوى خداى يگانه نازل شده است. ضمن آن كه به مفهوم مى فهماند كه اختلاف, مربوط به جهان ماده و عالم كثرت است و در جهان لاهوت و عالم ملكوت, جايى براى تضاد و تنافى نيست.
از سوى ديگر, به مصداق آيه «وما ينطق عن الهوى, إن هو إلاّ وحى يوحى»۲ كلام پيامبر(ص) به وحى الهى ملحق شده و از تعارض و تضاد, به دور مى ماند و فرمايش پيامبر(ص) در حديث ثقلين, مُهر تأييد بر كلام اهل بيت(ع) مى زند و آنها را نيز به سرچشمه لايزال وحى الهى ملحق مى سازد.
بنابراين, سخن معصوم, نه با كلام خداوند در تعارض قرار مى گيرد و نه با سخن معصوم ديگر. شايد بر همين اساس باشد كه دانشمندان عقيده دارند سخن حتمى و قطعى يك معصوم را مى توان به معصوم ديگر نسبت داد, و چه بسا حديث أصول الكافى بر اين معنا دلالت داشته باشد, آن جا كه از قول امام صادق(ع) چنين آورده است:

1.نساء, آيه ۸۲ / ۶۳.

2.نجم, آيه ۳ ـ ۴.

صفحه از 37