نفسه فى هذه الثلاثة المواطن, فقال: «والسلام عليّ يوم ولدت و يوم أموت و يوم أبعث حيّا». ۱
مسلّماً رسول خدا به مراتبْ بالاتر از آن دو نبى الهى بوده و لذا در آن لحظات, دچار هيچ ترس و اضطرابى نبوده تا براى رسيدن به طمأنينه و آرامش قلبى نيازمند حضور جبرئيل باشد.
شيخ مفيد نيز سخن جالبى دارد كه اثبات مى كند آن جمله اى كه در روايت شيخ صدوق به پيامبر(ص) نسبت داده شده, صحيح نيست. وى گويد:
روى عنهم(ع) إنّهم قالوا: الخير كلّه بعد الموت و الشرّ كلّه بعد الموت.
اين سخن حتماً با توجه به ايمان و كفر و درجات و حالات مختلف انسان هاست و چون ائمه هدى, بخصوص رسول خدا در اعلى درجه ايمان بوده اند, بنابراين, هيچ ترس و اضطرابى از لحظات احتضار نداشته اند.
4ـ در روايت شيخ صدوق آمده كه بلال آمد و به پيامبر(ص) عرض كرد: «الصلاة! رحمك اللّه!». در پى آن, حضرت به مسجد رفت و بعد از خواندن نماز جماعت, على(ع) و اسامة بن زيد را طلبيد و با كمك آن دو به منزل بازگشت.
پرسشى كه در اينجا مطرح است آن كه: مگر در هنگام احتضار پيامبر(ص) , اسامة بن زيد در خارج از مدينه و در حال لشكر كشى به سوى روم نبود؟ ۲
5ـ در روايت شيخ صدوق آمده كه بعد از بازگشت پيامبر(ص) از مسجد و ورود به خانه دخترش حضرت فاطمه(س), امام حسن و امام حسين(ع) به ناله و زارى پرداختند.
1.الخصال, ص ۱۰۷.
2.ر.ك: شرح نهج البلاغة, ابن أبى الحديد, ج ۱, ص ۵۳. وج۲, ص ۲۰ و ۴۵۹ و ج۳, ص ۱۱۶ و ج۴, ص ۱۷۳; التهذيب; تاريخ ابن عساكر, ج۲, ص ۳۹۱ (به نقل از : حق اليقين, سيد عبداللّه شبّر, ج۱, ص ۱۷۸).