هزار حديث در يكصد موضوع 01 - صفحه 7

5 ـ پيامبر

1

۰.فى المناقب لابن شهر آشوب:
كانَ النَّبِىُّ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله قَبْلَ الْمَبْعَثِ مَوْصوفا بِعِشْرينَ خَصْلَةً مِنْ خِصالِ الأَنْبياءِ، لَوِانْفَرَدَ أَحَدٌ بِأَحَدِها لَدَلَّ عَلى جَلالِهِ، فَكَيْفَ مَنِ اجْتَمَعَتْ فيهِ؟! كانَ نَبيّا أَمينا، صادِقا، حاذِقا، أَصيلاً، نَبيلاً، مَكينا، فَصيحا، نَصيحا، عاقِلاً، فاضِلاً، عابِدا، زاهِدا، سَخيّا، كَميّا، قانِعا، مُتَواضِعا، حَليما، رَحيما، غَيورا، صَبورا، مُوافِقا، مُرافِقا، لَمْ يُخالِطْ مُنَجِّما وَلا كاهِنا وَلاعَيّافا؛۱

۰.پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله پيش از آن كه مبعوث شود، بيست خصلت از خصلت‏هاى پيامبران را دارا بود كه اگر فردى يكى از آنها را داشته باشد، دليل بر عظمت اوست چه رسد به كسى كه همه آنها را دارا باشد، آن حضرت پيامبرى امين، راستگو، ماهر، اصيل، شريف، والامقام، سخنور، خيرخواه، خردمند، بافضيلت، عابد، زاهد، سخاوتمند، دلير و جنگاور، قانع، فروتن، بردبار، مهربان، غيرتمند، صبور، سازگار و نرمخو بود، با هيچ منجّم (قائل به تأثير ستارگان)، غيب‏گو و پيش‏گويى هم‏نشين نبود.

2

۰.امام على عليه‌السلام:
فى صِفَةِ النَّبىِّ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله طَبيبٌ دَوّارٌ بِطِبِّهِ قَدْ أَحْكَمَ مَراهِمَهُ وَأَحْمى (أمْضى) مَواسِمَهُ يَضَعُ ذلِكَ حَيْثُ الْحاجَةُ إِلَيْهِ مِنْ قُلوبٍ عُمْىٍ وَآذانٍ صُمٍّ وَأَلْسِنَةٍ بُكْمٍ، مُتَتَبِّعٌ بِدَوائِهِ مَواضِعَ الْغَفْلَةِ وَمَواطِنَ الْحَيْرَةِ... ؛۲

۰.در توصيف پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله مى‏فرمايد: پزشكى است كه با دانش خود، همواره ميان مردم مى‏گردند، مرهمهايش را به‏خوبى فراهم و ابزار كارش را آماده كرده و آنها را هر جا كه لازم باشد، از دلهاى كور و گوشهاى كر و زبانهاى گنگ به كار مى‏برد. غفلت گاه‏ها و جايگاه‏هاى حيرت را جستجو و با داروى خود آنها را درمان مى‏كند.

3

۰.كعب الاحبار:
إِنّا نَجِدُ فِى التَّوراةِ: مُحَمَّدٌ النَّبىُّ الْمُخْتارُ لافَظٌّ وَلاغَليظٌ وَلا صَخّابٌ فِى الأَْسْواقِ وَلايَجْزى السَّيِّئَةَ السَّيِّئَةَ وَلكِنْ يَعْفو وَيَغْفِرُ؛۳

۰.ما در تورات چنين مى‏خوانيم: محمّد پيامبر برگزيده، نه تندخوست و نه خشن و نه اهل جارو جنجال. در كوچه و بازار، بدى را با بدى جواب نمى‏دهد، بلكه مى‏بخشد و گذشت مى‏كند.

4

۰.امام حسين عليه‌السلام:
كانَ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله... يُعْطى كُلَّ جُلَسائِهِ نَصيبَهُ وَلا يَحْسَبُ أَحَدٌ مِنْ جُلَسائِهِ أَنَّ أَحَدا أَكْرَمُ عَلَيْهِ مِنْهُ؛۴

۰.پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله بهره هر يك از هم‏نشينان خود را عطا مى‏فرمودند و چنان معاشرت مى‏نمودند كه كسى گمان نمى‏كرد شخص ديگرى نزد پيامبر از او گرامى‏تر باشد.

5

۰.امام على عليه‌السلام:
وَهُوَ خاتَمُ النَّبيّينَ، أَجْوَدُ النّاسِ كَفّا وَاَرْحَبُ النّاسِ صَدْرا وَأَصْدَقُ النّاسِ لَهْجَةً وَأَوْفَى النّاسِ ذِمَّةً وَأَلْيَنُهُمْ عَريكَةً وَأَكْرَمُهُمْ عِشْرَةً مَنْ رَآهُ بَديهَةً هابَهُ وَمَنْ خالَطَهُ مَعْرِفَةً أَحَبَّهُ يَقولُ ناعِتُهُ: لَمْ اَرَقَبْلَهُ وَلا بَعْدَهُ مِثْلَهُ؛۵

۰.او خاتم پيامبران است. بخشنده‏ترين مردم بود، سعه صدرش از همه بيشتر (پرحوصله‏ترين مردم) و راستگوترين و پايبندترين آنان به عهد و پيمان. از همه نرمخوتر بود و رفتارش بزرگوارانه‏تر. هر كس بدون سابقه قبلى او را مى‏ديد، هيبتش او را مى‏گرفت و هر كس با او معاشرت مى‏نمود و او را مى‏شناخت دوستدارش مى‏شد و هر كس مى‏خواست او را وصف كند، مى‏گفت: نظير او را در گذشته و حال نديده‏ام.

6

۰.عايشه:
عائِشَةُ كانَ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله أَلْيَنَ النّاسِ وَأَكْرَمَ النّاسِ وَكانَ رَجُلاً مِنْ رِجالِكُمْ إِلاّ أَنَّهُ كانَ ضَحّاكا بَسّاما؛۶

۰.عايشه: رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله نرمخوترين و بزرگوارترين مردم بود. او هم مردى چون مردان شما بود، با اين تفاوت كه همواره خنده و تبسّم بر لب داشت.

7

۰.فى المناقب لابن شهر آشوب:
كانَ النَّبىُّ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله لايَقومُ وَلا يَجْلِسُ إِلاّ عَلى ذِكْرِ اللّه‏ِ؛۷

۰.در مناقب ابن شهر آشوب آمده است: پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله بر نمى‏خاست و نمى‏نشست مگر با ذكر خدا.

8

۰.داود بن الحصين:
فى صِفَةِ النَّبِىِّ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله ـ: كانَ رَجُلاً أَفْضَلَ قَوْمِهِ مُروءَةً وَأَحْسَنَهُمْ خُلْقا وَأَكْرَمَهُمْ مُخالَطَةً وَأَحْسَنَهُمْ جِوارا وَأَعْظَمَهُمْ حِلْما وَأَمانَةً وَأَصْدَقَهُمْ حَديثا وَأَبْعَدَهُمْ مِنَ الْفُحْشِ وَالأَْذى وَمارُئِىَ مُلاحيا وَلامُماريا أَحَدا حَتّى سَمّاهُ قَوْمُهُ الأَْمينَ لِما جَمَعَ اللّه‏ُ لَهُ مِنَ الاُْمورِ الصّالِحَةِ فيهِ، فَلَقَدْ كانَ الْغالِبُ عَلَيْهِ بِمَكَّةَ الأَْمينَ؛۸

۰.داود بن حصين ـ در اوصاف پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله ـ: او مردى بود كه از همه قوم خود جوانمردتر، خوش اخلاق‏تر، خوش برخوردتر، همسايه دارتر، بردبارتر، امانتدارتر، راستگوتر، و از بدزبانى و آزاررسانى به دورتر بود. هرگز ديده نشد كه با كسى كشمكش و مجادله كند. خداوند اخلاق‏وصفات‏پسنديده‏رادرآن‏حضرت‏جمع‏كرده‏بودتاجايى‏كه‏قومش او را امين ناميدند و در مكه غالبا با لقب امين از ايشان ياد مى‏شد.

9

۰.عايشه:
ما كانَ خُلْقٌ أَبْغَضَ إِلى رَسولِ اللّه‏ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله مِنَ الْكَذِبِ وَمَا اطَّلَعَ مِنْهُ عَلى شَىْ‏ءٍ عِنْدَ أَحَدٍ مِنْ أَصْحابِهِ فَيَبْخَلُ لَهُ مِنْ نَفْسِهِ حَتّى يَعْلَمَ أَنْ أَحْدَثَ تَوْبَةً؛۹

۰.هيچ خصلتى نزد رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله منفورتر از دروغ نبود و هرگاه مطلع مى‏شدند يكى از اصحابشان دروغى گفته است، به او بى‏اعتنايى مى‏كردند تا آن‏كه مى‏فهميدند توبه كرده است.

10

۰.فى المناقب لابن شهر آشوب:
كانَ النَّبىُّ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله... يُجالِسُ الْفُقَراءَ وَيُواكِلُ الْمَساكينَ؛۱۰

۰.در مناقب ابن شهر آشوب آمده است: پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله با تهيدستان مى‏نشستند و با مستمندان غذا مى‏خوردند.

1.۱. المناقب‏لابن‏شهرآشوب۱/۱۰۷

2.۲. نهج البلاغهخطبه۱۰۸

3.۳. الطبقات الكبرى ۱/۳۶۰

4.۴. بحارالأنوار۱۶/۱۵۲/۴

5.۵. بحارالأنوار۱۶/۱۹۰/۲۷

6.۶. الطبقات الكبرى۱/۳۶۵

7.۷. المناقب‏لابن‏شهرآشوب۱/۱۲۷

8.۸. الطبقات الكبرى۱/۱۲۱

9.۹. الطبقات الكبرى۱/۳۷۸

10.۱۰. المناقب‏لابن‏شهرآشوب۱/۱۲۷

صفحه از 102