سهم زنان در نشر حديث(1) - صفحه 67

نهم هجرى، بر پايه دو كتاب الدرر الكامنة في اعيان المأة الثامنة، نوشته ابن حجر عسقلانى، و الضوءاللامع لاهل القرن التاسع، نوشته سخاوى، مى پردازد. نويسنده مقاله در صدد استخراج اسامى رُوات و يا بازگويى شرح حال آنان نيست. بلكه به تحليل محتواى داده هاى اين دو كتاب درباره زنان محدث توجه دارد.
وى مى نويسد: نخستين چيزى كه در تراجم و شرح حال زنان در اين دو اثر به چشم مى خورد، مدح و ستايش زنان به عنوان «ذات فهم و عقل»، «عاقلة»، «مستوية العقل»، «كانت تدرى الفقه جهداً» و... مى باشد (ص 131). و از ثبت اين اوصاف و ويژگيها به دست مى آيد كه اين زنان به دقت علوم دينى را مى دانستند و در آن غور و وارسى مى كردند.
از ديگر ويژگيهايى كه در سخنان سخاوى و ابن حجر به چشم مى خورد، تعبيرهايى چون «رئيسة»، «مدبرة»، «وجيهة»، «ذات رياسة»، «ذات وجاهة» و... مى باشد كه بر شخصيت بلند و جلالت و وقار اين زنان دلالت دارد. منظور سخاوى و ابن حجر از وجاهت و تدبير، اداره رباطها و مكانها جهت بيوه زنان، يتيمان و... مى باشد.
2/2 . تراجم المحدثات في العصر المملوكى دراسة اولية في المصادر، د - امينة محمد جمال الدين، مجلة مركز بحوث السنة والسيرة (قطر)، العدد 6، 1413ق / 1992م، ص 469 - 460 .
نويسنده در اين مقاله مى كوشد تحليلى از كتاب الدرر الكامنة في اعيان المأة الثامنة، نوشته ابن حجر عسقلانى، درباره زنان محدث به دست دهد. وى بر اين باور است كه ابن حجر به گزارش شرح حال زنان راوى اهتمام ويژه داشته است و بدين جهت در آثار رجالى اش بدان اهتمام مى ورزد.
از شواهد اين امر نيز آن است كه وى كتابى دارد به نام معجم الشيخة مريم در 12 جزء، كه نسخه خطى آن در دارالكتب المصرية موجود مى باشد. وى مى نويسد: ابن حجر در اين اثر به شيوه ديگر تراجم نويسان عمل نكرده، بلكه اطلاعات و تحليلهاى دقيقى درباره زنان راوى به دست مى دهد.

صفحه از 68