مفضل را استنباط كرد.
اختناق سياسى و هراس آفرينى كه هماره از جانبِ ستم پيشگان، سايه منحوسش بر قامت اهل بيت(ع) و صحابيانشان افكنده شده بود، صدور چنين سخنانِ توريه آميزى را روا مى داشت، تا شايد دفع ضرر و منعِ خطرى كند؛ لذا بر عهده حديث پژوهان است تا در كاوش هاى خود، با ژرف انديشى و احاطه بر فضاى صدور حديث، حقيقت را باز شناسند و غبارِ ابهام را بنشانند.
به هر روى، با نظر در آنچه كه تاكنون قلمى شد، مسلّم مى داريم كه هرگز نمى توان با استناد و تكيه بر روايتى واحد - كه در مقام بيان واقع هم نبوده است - ، حكم به عدم وثاقت كسى چون جابر كرد.
بررسى ادلّه تضعيف جابر در بيان نجاشى
در ميان رجال پژوهان، نجاشى(ره) او را ضعيف خوانده و دلايلى چند هم بر ادعاى خويش نشانده است. اينك به ذكر اين دلايل و بررسى و نقد آنها مى پردازيم:
يكم . وى در كتاب رجال خود، يكى از مواردى كه قوّت و وثاقت جابر را كاسته و فرو ريخته است، چنين مى داند:
روى عنه جماعة غمز فيهم، وضعّفوا، منهم: عمرو بن شمر، و مفضل بن صالح، و منخل بن جميل و يوسف بن يعقوب. ۱
اين كلام نجاشى(ره) با آنچه از شيخ مفيد(ره) در بحث توثيقات آورديم، تقابلى بيّن دارد. به علاوه، مگر مى توان به حكم كلّى، هر غمزى را موجب و دليل سلب وثاقت راوى، و يا نفى و حذفِ حجيّت رواياتش دانست؟ اگر چنان كنيم، بسيارى از ثقات و بزرگانِ روّات، بسانِ بريد، ابو بصير، حمران، محمّد بن مسلم و پاره اى ديگر، مجروح و مطعون بوده، خود و رواياتشان از حوزه اعتماد برون خواهند شد؛ زيرا عده اى كه ناقل روايات اين بزرگان بوده اند، پريشان حال و غمزآلوده هستند.
همچنين، اگر افرادى ضعيف و ناموثّق، از شخصى موثّق روايتى نقل كنند، ضررى بر
1.رجال النجاشى، ج ۱، ص ۳۱۴.