وثاقت معتمَد نزده، وى را نا امين نمى كند. از سوى ديگر، هرچند بپذيريم كه ضعيفانى ۱ از جابر نقل كرده اند، چرا اين نقل ضعيفان را علت ناموثق بودنِ وى بدانيم، با آنكه مى دانيم، اخبارِ بسيار ديگرى نيز هست كه خيل كثير موجهان و موثّقان از جابر، نقل كرده اند. از طرفى، اين دو پاره، با هم كاملاً نابرابر و غير قابل قياس بوده، تعداد نقل هاى سالم و محكم، بسيار بيشتر از دسته ديگر است.
دوم . نجاشى(ره) گفته است:
و كان فى نفسه مختلطاً، و كان شيخنا أبو عبداللّه، محمّد بن محمّد بن نعمان(ره) ينشدنا اَشعاراً كثيرة في معناه، يدلّ على الاختلاط، و ليس هذا موضعاً لذكرها. ۲
اينكه در زمانى خاص، آن هم به عللى اخص، جابر در سيماى مجانين رخ كرد و چنان كرد كه مى كنند، ترديدى نداريم و در ادامه سخن به ذكر و بررسى اخبار آن خواهيم پرداخت؛ ليكن سخن مرحوم نجاشى(كان في نفسه مختلطا) بناى ادعايى است، بى تكيه بر عمادِ دليل، و بسا كه تسامح و كم ذوقى در تعبير باشد؛ چه شنيدن چند بيت شعر كه نظر به پريشان حالى دارد، توجيهى وجيه براى اين سهوِ تعبير نخواهد بود.
رجال پژوه معاصر، آيةاللّه داورى، درباره اين كلام نجاشى مى گويد:
انّا لم نعرف وجهاً لقوله «و كان في نفسه مختلطا»، و لم يذكر ما يدلّ عليه؛ نعم لعلّ منشأ نسبة التخليط إليه قوله «و روى عنه جماعة غمز فيهم و ضعفوا»، بل كيف يعرف كونه مخلطاً، إذا كان الرواة عنه ضعفاء، و نحن لانريد أن نتعرض على الشهادة؛ فلعلّ النجاشى اعتمد على مبادي و مقدمات لم تصل إلينا، و إنّما الغرض هو الإشارة إلى هذه الملاحظة، و إلاّ فكلام نجاشي لم نعرف وجهه. ۳
1.رجال النجاشى، ج ۱، ص ۳۱۴.
2.آية ا للّه سيد محمّدعلى موحد ابطحى - سلمه اللّه - در كتاب تهذيب المقال، رأى نجاشى را در ضعيف خواندن عمر بن شمر، مفضل و ديگرانى كه از جابر نقل كرده اند، مقبول و تام ندانسته، آن را نوعى ۴۲هام و ناشى از علل سياسى و تشيع آن راويان مى داند (ج ۵، ص ۸۲ - ۹۲).
3.اصول علم الرجال بين النظرية و التطبيق، ص ۵۱۲ .