1 - اضطراب متن يا سند حديث 2 - ارسال 3 - وقف 4 - اشتراكِ اسمى روات، كه موجب اشتباه ثقه به غير ثقه شود، 5 - ادخال حديث در حديث ديگر. و جهاتى ديگر. ۱
نكته اولى كه پيش از ايراد به تعريف فوق بايد متذكر آن شد اين است كه با مقايسه اين تعريف با تعريفى كه مؤلف نقل كرده و به صاحب كتاب دراية الحديث نسبت داده است، متوجه مى شويم كه قيد مهمى كه مشهود نبودن نقص در حديث معلّل باشد، به وسيله مؤلف محترم كتاب دانش دراية الحديث حذف گرديده است.
و اما ايراد تعريف نقل شده از كتاب دراية الحديث و بالطبع كتاب مورد بحث ما نقص فاحشِ تعريف است، به گونه اى كه اولين سؤالى كه براى خواننده پيش مى آيد اين است كه اگر نقص در حديث معلل به اضطراب، ارسال، وقف و... ساير اسباب ضعف حديث است، پس چه تفاوتى بين حديث مضطرب و مرسل و موقوف... با حديث معلّل است؟
نگارنده، مناسب مى داند كه براى جواب به اين سؤال و تفسير صحيح و كامل حديث معلل يك كتاب مستقل نوشته شود؛ زيرا نوع معلّل از مهم ترين و فراگيرترين انواع دانش حديث، ليكن در مجال فعلى سعى مى شود با استفاده از كتاب هاى دانش درايه و توضيحى مختصر از خود تا حدى به سؤال فوق پاسخ گفته و تفسير صحيحى از حديث معلّل ارائه شود، إن شاء اللّه.
حديث معلل (به اصطلاح دوم آن)، به حديثى گفته مى شود كه بعد از تفتيش فراوان، گمان به وجود يكى از اسباب ضعف (مانند: اضطراب، ارسال، ادراج متن حديثى در متن حديث ديگر...) در سند و يا متن آن برده مى شود، درحالى كه ظاهر حديث سالمِ از آن و صحيح است.
در تعريف فوق با قيد «تفتيش فراوان» و «گمان» مواردى كه وجود يكى از اسباب ضعف آشكار و قطعى است، خارج مى گردد، مانند وجود ارسال آشكار (در مقابل ارسال خفى) در سند حديث كه در اين صورت حديث مرسل نام مى گيرد.
به عبارت ديگر، اگر وجود يكى از اسباب ضعف در متن و يا سند حديثى قطعى گردد، آن حديث از همان سبب نام مى گيرد. مثلاً مضطرب، يا مرسل، يا مقطوع، و موقوف نام مى گيرد. بنابراين، تنها در صورتى حديثى معلّل ناميده مى شود كه به وجود يكى از اسباب