وجه ضرورت نقد حديث و ادله آن پرداخته و بعد از آن، اقسام و طرق نقد را بيان نموده است. او در اين فصل، به طور مختصر، به تشريح اين دو طريق پرداخته، همچنين مهم ترين كتب فريقين -كه در هر يك از اين دو موضوع تأليف شده را معرفى كرده است.
در فصل سوم -كه موضوع اصلى پايان نامه را تشكيل مى دهد -اصول و معيارهاى نقد حديث از جهت متن مورد بررسى قرار گرفته و براى هر يك نمونه هاى مختلفى از احاديث شيعه و اهل سنت كه با اين اصول سازگارى ندارد آورده شده است.
اين فصل از شش بخش عمده تشكيل شده كه عبارت اند از: بخش اول، عدم مخافت حديث با قرآن،
بخش دوم،عدم مخالفت حديث با سنت قطعى،
بخش سوم، عدم مخالفت حديث با عقل سليم،
بخش چهارم، عدم مخالفت حديث با تاريخ صحيح،
بخش پنجم، عدم ركاكت حديث،
بخش ششم، عدم مخالفت حديث با حس، مشاهده و قطعيات علمى.
2. تاريخ حديث شيعه در عهد صفويه، الياس پوراكبر، كارشناسى ارشد علوم قرآن و حديث، دانشكده اصول الدين قم، استاد راهنما: حجةالاسلام احمد عابدى، استاد مشاور: حجةالاسلام محمدعلى مهدوى راد، 1379، 284ص.
عنوان اين پايان نامه تاريخ حديث شيعه در عهد صفويه است كه از يك پيش گفتار و چهار بخش كلى و يك خاتمه تشكيل يافته است. هر بخش نيز به فصلهاى جزئى ترى تقسيم شده، كه هر فصل با يك نقد و نظر پايان مى پذيرد.
نگارنده، در پيشگفتار، به تاريخچه پيدايش شيعه و رواج آن در عهد صفويه پرداخته، علت اوج ترويج مسلك شيعه را از زبان و قلم انديشمندان بيان نموده، و در پايان،