وى ابتداى پيدايش هنر اسلامى را در لابه لاى چكاچك شمشيرها و آواى سم ستوران در بيابانها و بانگ پيروزى اللّه اكبر دانسته، و نقش بسزاى هنر را در حفظ آثار اسلامى را در خطاطى و معمارى خلاصه كرده است.
طبقه بندى هنر و مراتب آن، بررسى عوامل رويكرد آدمى به جلوه هاى هنرى، بررسى علل مخالفت با مقوله هاى هنرى و بيان فرق بين هنر سره و ناسره، نگاهى به فلسفه هنر و جايگاه آن در ميان عموم طبقات، نقد ديدگاه هنر براى هنر، هنرد دينى و انقلاب اسلامى، جلوه هاى هنر و زيبايى در كتاب تكوين، از ديگر مقوله هاى مفصل در اين قسمت است. فصل دوم ،درباره قرآن، شاهكار اثر منثور، است. نگارنده در اين فصل، با بيان ويژگيهاى خاص اين اثر منثور، ضمن اشاره به درون ساخت فصاحتى آن، به مناسبت، به تعريف علم معانى، بيان و بديع پرداخته و قرآن را در اوج فصاحت و بلاغت معرفى نموده و با بيان ويژگيهاى هنر بيانى قرآن در آخر، اين فصل را ختم نموده است.
در فصل سوم -كه درباره هنر خطابه و جايگاه آن در كتاب و سنت است نخست، تاريخ خطابه و اثر آن را در اسلام بيان نموده و سپس با ذكر شواهدى از خطابه هاى رسول خدا(ص) و امير مؤمنان(ع) وارد فصل بعدى شده است.
فصل چهارم، درباره بررسى جايگاه شعر در قرآن و روايات است. در اين فصل نيز ضمن بيان ايرادها و انتقادها به مقوله شعر و شاعرى و پاسخ به شبهات موجود در اين باب و بيان شعر ممدوح و مذموم جايگاه شعر را در قرآن و روايات مشخص نموده و نقش سيره پيشوايان دينى و حمايت از شعر را توضيح داده است.
فصل پنجم، درباره زمينه بررسى جايگاه هنر قصه پردازى در قرآن و روايات است. وى نخست، ضمن ايراد مثالهايى از داستانهاى قرآنى، نگاهى به ديرينه داستان نموده و با بيان موقعيت قصه در ميان عرب پس از ظهور اسلام و نقش آن در تاريخ اسلام اشاره اى به زبان تمثيلى و تفاوت ميان قصه هاى تمثيلى و افسانه اى با