علامه مجلسی و نقد ديدگاههای فلسفی - صفحه 75

هفت گانه اى كه در اين مقاله به عنوان نقدهاى علامه مجلسى به فلسفه آمده، برگزيده اى از نگرشهاى ايشان است كه در كتاب ارزشمند مرآة العقول انعكاس يافته است.
از آنجا كه ديدگاههاى علامه مجلسى در زمينه هاى مختلفِ معارف روايى به صورت گسترده در اين كتاب گردآمده و نگرشهاى ايشان در كتاب گرانسنگ بحارالانوار و نيز كتابهاى ديگر، در غالب موارد گزينه اى از محتواى همين كتاب است، مى توان مدعى شد كه كتاب مرآةالعقول براى دست يافتن به نگرشهاى ايشان تا حدود زيادى راهگشاست.

1 . تفسير عقل از نگاه وحى و فلسفه

نخستين فصلى كه مرحوم كلينى پيش از ورود به مباحث اصلى اعتقادات گشوده و حكايت از درايت و كمال حسن سليقه ايشان دارد، «كتاب عقل و جهل» است. مرحوم مجلسى نيز به پيروى از ايشان، كتاب گرانسنگ بحارالأنوار خود را با همين فصل آغازيده است. در «كتاب عقل و جهل» روايات بسيار مهم و بلندى آمده كه حقيقتاً فهم عميق و فهماندن آنها نيازمند احاطه و آگاهى از دانشهاى مختلف به ويژه فلسفه و كلام است. در ميان روايات اين فصل، روايت نخست از اهميت بيشترى برخوردار است. در اين روايت چنين آمده است:

۰.عن ابى جعفر(ع) قال:لمّا خلق اللّه العقل استنطقه ثم قال له: أقبل فأقبل. ثم قال له: ادبر فادبر. ثم قال: و عزتى و جلالى ما خلقت خلقاً هو احب إلى منك و لا اكملتك إلافيمن أحب . اما إنى اياك امر و اياك انهى و اياك اعاقب و اياك اثيب؛ ۱

۰.هنگامى كه خداوند عقل را آفريد، آن را به نطق درآورد، و سپس به او گفت: پيش آ! و عقل پيش آمد. آن گاه فرمود: پس رو! و عقل پس رفت. آن گاه فرمود: به عزت و جلالم سوگند، هيچ آفريده اى را نيافريدم كه از تو نزد من محبوب تر باشد ،و در هيچ كس تو را كامل نساختم؛ مگر در كسى كه دوستش داشتم. بدان كه من تنها به تو فرمان مى دهم و تنها تو را باز مى دارم و تنها تو را كيفر و پاداش مى دهم.

1.الكافى، ج ۱، ص ۹.

صفحه از 93