علامه مجلسی و نقد ديدگاههای فلسفی - صفحه 77

شگفت آور كه آنها را با عبارتهاى لطيف و زيبا زينت مى دهند.
سپس معانى اقبال و ادبار عقل را طبق هر يك از مفاهيم شش گانه مورد بررسى قرار داده و پس از انطباق آن با معناى ششم پيشگفته، مدعى شده است كه بسيارى از ويژگيهايى كه فلاسفه براى عقول ذكر كرده اند، در روايات متواتر بر ارواح پيامبر و ائمه (ع) حمل شده است. مثلاً قدمت عقل و وساطت عقل در ايجاد يا شرطيت در تأثير، با تفاوتهاى اندك معنايى در روايات، درباره ارواح پيشوايان دينى آمده است. ۱
آن گاه چنين ادامه داده است:
و لما سلكوا سبيل الرياضات و التفكرات مستبدين ب آرائهم على غير قانون الشريعة المقدسة، ظهرت عليهم حقيقة هذا الامر ملبّسا مشبّها فأخطئوا في ذلك و اثبتوا عقولاً و تكلموا في ذلك فضولاً؛ ۲
و از آنجا كه فلاسفه راه رياضتها و تفكرات را با تكيه مستبدانه بر انديشه هاى خود و بدون پايبندى به قانون شريعت پيموده اند، حقيقت عقل اين چنين پوشيده و اشتباه آميز بر ايشان آشكار شد و در اين راه به خطا رفتند و بر وجود عقول [ده گانه ] پاى فشردند و در اين زمينه سخنان بى مايه و بى اساسى را بازگو كردند.
در اين گفتار فلاسفه از سه جهت مورد انتقاد قرار گرفته اند:
1 . آنان راه رياضتهاى غير شرعى را براى تهذيب و سير و سلوك و صفاى انديشه پيموده اند. 2 . بى آنكه ديدگاههاى خود را بر مبانى دينى عرضه كنند و صحت و سقم آنها را محك بزنند، مستبدانه از آن دفاع مى كنند. 3 . به خاطر اشتباه راه و عدم تطبيق نتيجه راه با معيار وحى، دچار اشتباه و خطا در آراى خود شده اند.
دانستنى است كه تمام عبارات ايشان در شرح الكافى عيناً در بحارالأنوار و در پايان بخشى از روايات عقل و جهل آمده است. ۳

1.همان، ص ۲۹.

2.همان، ص ۳۰.

3.ر.ك: بحارالأنوار، ج ۱، ص ۱۰۰.

صفحه از 93