علامه مجلسی و نقد ديدگاههای فلسفی - صفحه 82

... و من يسلك مسلك الحكمأ و يمكنه تصحيح ذلك بانه لما كان العقل الفعال عندهم مدبّراً للكائنات و يحملونه مرتبطاً بنفس النبى و اوصيائه(ع)... فالمراد بخلقهم خلق ذلك النور المتعلق بهم المشرق عليهم... ؛ ۱
هر كس طبق مكتب فلاسفه بينديشد و بتواند مدعاى آنان را بدين صورت تصحيح كند كه چون عقل فعال از نظر فلاسفه مدبّر هستى است و اين عقل فعال را به نفس پيامبر و اهل بيت(ع) مرتبط مى دانند...، در اين صورت مقصود از آفرينش آنان، آفرينش آن نورى است كه متعلق به ايشان است و بر ايشان آشكار شده است.
اما معتقد است اعتقاد به عقل فعال با مبانى شريعت ناسازگار است:
لكن تلك المقدمات موقوفة على امور مخالفة للشريعة والاصول المقررة فيها؛ ۲
البته بايد دانست اين مقدمات [براى پذيرش عقل فعال و تطبيق آن بر پيامبر و اهل بيت(ع)] منوط به امورى است كه با شريعت و مبانى آن ناسازگار است.

3 - جايگاه عقل در اصول دين

آنچه ميان متفكران مسلمان رايج و پذيرفته شده اين است كه فهم و باور اصول و مبانى دينى، مبتنى بر عقل و تفكر عقلانى است و ضمن آنكه در اين گونه موارد تقليد جاى ندارد، نمى توان به ادله نقلى - اعم از آيات و روايات - تكيه نمود. به عنوان مثال، براى اثبات وجود مانع يا رسالت پيامبر نمى توان از قرآن يا روايات دليل آورد؛ زيرا اين عمل مبتلا به اشكال دور است ؛ چون استناد به اين دو دليل، متفرع بر آن است كه اصل حجيت و اعتبار آنها با تكيه به صدور آنها از منبع ربوبى ثابت گردد، درحالى كه وجود منبع ربوبى براى منكر آن هنوز ثابت و پذيرفته نشده است. چگونه در برابر منكر وجود خدا يا منكر رسالت مى توان از سخن خدا يا كتاب وحى شاهد آورد؟! سرّ آنكه در مناظرات رسول

1.مرآة العقول، ج ۵، ص ۱۹۲.

2.همان.

صفحه از 93