علامه مجلسی و نقد ديدگاههای فلسفی - صفحه 84

علامه آن گاه احتمال داده است كه شايد مقصود امامْ فروع فقهى و فرائض است كه عقل در آنها جايگاهى ندارد و استناد به وحى در آنها اجتناب ناپذير است، ولى با آوردن جمله «والتعميم أظهر»؛ ۱ فراگيرى به هر دو معنا ظاهرتر است، نظر نخست را تقويت مى كند.
همچنين در ذيل روايت امام صادق(ع) كه فرمود: «ان ابليس قاس نفسه ب آدم... ؛ همانا ابليس خود را با آدم قياس كرد»، ۲ پس از آنكه قياس منهى در روايات را قياس فقهى - كه همان تمثيل منطقى است - دانسته، احتمال داده كه مقصودْ اعم از قياس فقهى و منطقى است:
يحتمل أن يكون المراد بالقياس هنا ما هو أعم من القياس الفقهى من الاستحسانات العقلية و الارأ الواهية التى لم تؤخذ من الكتاب والسنة و يكون المراد أن طريق العقل مما يقع فيه الخطأ كثيراً فلا يجوز الاتكال عليه في امور الدين بل يجب الرجوع في جميع ذلك إلى اوصيأ سيد المرسلين(ع) و هذا هو الظاهر في اكثر اخبار هذا الباب فالمراد بالقياس هنا القياس اللغوى؛ ۳
احتمال دارد مقصود از قياس در اينجا اعم از قياس فقهى، شامل استحسانهاى عقلى و ديدگاههاى موهوم، باشد كه از كتاب و سنت برگرفته نشده است و مراد از طريق و راه عقلْ راهى است كه در آن اشتباه بسيار راه يافته است. از اين رو در امور دين نمى توان بر عقل تكيه كرد، بلكه لازم است در تمام اين مسائل دينى به اهل بيت پيامبر(ص) مراجعه كرد و اين نكته اى است كه از ظاهر بيشتر روايات اين باب قابل استفاده است. پس مقصود از قياس در اين روايت قياس لغوى است.
بنابراين، ايشان با توجه به اينكه اشتباهات بسيارى در استنتاجات عقلى راه پيدا مى كند، استناد به براهين عقلى را در امور دين مردود مى شمارد، و از آنجا كه مقصودْ

1.همان.

2.الكافى، ج ۱، ص ۵۸.

3.مرآة العقول، ج ۱، ص ۱۹۹.

صفحه از 93