علامه مجلسی و نقد ديدگاههای فلسفی - صفحه 85

قياس منطقى است نه فقهى، پيداست كه مقصود ايشان اصول دين است.
در كنار انكار جايگاه عقل در اصول دين كه از عبارتهاى ايشان پيداست، در جايى ديگر در شرح روايت مفضل، دلايل گوناگون اثبات توحيد را برشمرده و ششمين دليل را «ادله سمعيه» دانسته است:
السادس: الادلّة السمعية من الكتاب والسنة و هى اكثر من أن تحصى و قد مرّ بعضها و لا محذور في التمسك بالادلة السمعية في باب التوحيد، و هذه هى المعتمد عليها عندى؛ ۱
ششم: ادله نقلى برگرفته از كتاب و سنت است كه از حد شمار بيرون است و برخى از آنها طرح شد، و در باب توحيدْ تمسك به دلايل نقلى محذورى را در پى ندارد و من بر همين مبنا تكيه دارم.
علامه مجلسى نه تنها در تمسك به ادله نقلى در اثبات مبحث مهمى همچون توحيد محذورى نمى بيند، بلكه ابراز مى كند كه آنچه به عنوان دليل نزد او مورد استناد و اعتماد است، همين ادله است.
ظاهراً سخن ذيل از امام خمينى(ره)، در نقد همين ادعاى مرحوم علامه مجلسى(ره) گفته شده است:
باب اثبات صانع و توحيد و تقديس و اثبات معاد و نبوت و بلكه مطلق معارف حق، طلق عقل و از مختصات آن است. اگر در كلام بعضى محدثين عالى مقام وارد شده است كه در اثبات توحيد، اعتماد بر دليل نقلى است، از غرائب امور، بلكه از مصيباتى است كه بايد به خدا پناه برد. ۲
علامه مجلسى بر اساس همين نگرش كه قياس عقلانى در فهم از دين راه ندارد و تنها راه دستيابى به معارف دينى قرآن و سنت است، فقره چهارم روايت حضرت امير(ع) را كه در معرفى فقيه حقيقى است، دليلى بر ابطال فلسفه دانسته است. روايت آن حضرت چنين است:

1.همان، ص ۲۶۴.

2.آداب الصلوة، ص ۲۲۲.

صفحه از 93