وى نخستين فردى است كه مسئله نقد متن را مورد توجه قرار داده و در اين مقاله بدان پرداخته است. ۱
ب. منابع درباره ۲
2. المستشرقون و مصادر التشريع الاسلامى، د. عجيل جاسم السنحشى، الكويت: الطبعة الاولى، 1404ق / 1984م.
نويسنده اين كتاب، پس از يك مقدمه، ديدگاه مستشرقان را درباره مصادر و ادله شرع در شش فصل به بحث مى گذارد. فصل يك به قرآن اختصاص دارد، و فصل دوم به سنّت، فصل سوم اجماع، فصل چهارم قياس، فصل پنجم ادلّه مورد اختلاف را مورد بحث قرار مى دهد و در فصل ششم، با عنوان مصادر مادى، از عرف و رأى قضات و فقيهان بحث مى كند.
موضوع فصل دوم كتاب به مسئله مورد بحث اين مقاله اختصاص دارد.
نويسنده، عمدتاً ديدگاههاى گلدزيهر و شاخت را در سه حوزه تعريف حديث و سنت، تدوين حديث و وضع كتاب و مسئله جعل حديث مورد نقد قرار مى دهد.
2. الاسلام في تصور الغرب، د. محمود حمدى زقزوق، قاهرة: مكتبة وهبة، 1407ق / 1987م، 200 ص.
1.ده جلد از اين مجموعه منتشر شده و بر اساس حوادث تاريخ صدر اسلام تنظيم شده است. جلد دهم به حوادث سالهاى ۳۶ - ۳۷ مى پردازد (المستشرقون، ج ۲، ص ۴۲۹ - ۴۳۰).
2.نبايد از نظر دورداشت كه بسيارى از كتابهاى تدوين شده درباره تاريخ تدوين حديث و كتابت آن و نيز نقد متن و منهج نقد، در اين نيم قرن، متأثر از شبهات مستشرقان و به منظور نقد نظريات آنها تأليف شده است، گرچه در عنوان كتابها از واژه هاى استشراق و مستشرق استفاده نشده است؛ لذا كسى كه مى خواهد به نقد ديدگاه خاورشناسان در زمينه مباحث حديثى بپردازد بايد دو گونه تحقيق و تأليف را از نظر دور ندارد. براى آگاهى از اين آثار در زمينه نقد متن، ر.ك: فصلنامه علوم حديث، ش ۱۵، ص ۱۴۴ - ۱۸۵، مقاله «مأخذشناسى نقد محتوايى حديث».