فصل سوم و چهارم اين كتاب (ص 77 - 196) با عنوان «سيرة الرسول في تصورات الغربيين» به اين مسئله مى پردازد.
نويسنده، ديدگاه مستشرقان را به ترتيب طبقات آورده و مورد نقد قرار داده است.
3. السيرة النبوية و أوهام المستشرقين، عبدالمتعال محمد الجبرى، قاهرة: مكتبة وهبة، الطبعة الاولى، 1408ق/ 1988م، 178ص.
اين كتاب در چهار فصل تنظيم شده است: فصل اول، «اسلوب المستشرقين و حقدهم»؛ در اين فصل از انگيزه هاى نادرست مستشرقان و چگونگى شكل گيرى خاورشناسى سخن به ميان آمده است.
در فصل دوم، «مترجموا القرآن و كتب السيرة»، به خاورشناسانى كه به ترجمه قرآن و نوشتن سيره روى آورده اند اختصاص دارد و از انگيزه ها و علل اهتمام آنان بحث مى كند و در هر يك از دو حوزه، مستشرقانى كه به موضوع پرداختند معرفى شده اند.
عنوان فصل سوم كتاب، «الشبهات المشتركة بين المستشرقين» است كه در آن هفت ايراد خاورشناسان را به بحث مى گذارد؛ مطالبى چون انكار اصالت قرآن، تشكيك در داستانهاى قرآنى و....
در فصل پايانى كتاب، ديدگاههاى دو تن از مستشرقان به نام سيد يو و لامانس مورد نقد و تحليل قرار مى دهد.
4. المستشرقون و السيرة النبوية(بحث مقارن في منهج المستشرق البريطانى المعاصر مونتغومرى وات)، د. عمادالدين خليل، الدوحة: دارالثقافة، 1410ق / 1989م.
نويسنده، پس از مقدمه اى طولانى، با اشاره به سخن مستشرقان درباره سيره، كتاب وات (محمد في مكة) را مورد نقد و تحليل قرار مى دهد.
نويسنده مى گويد كه در اين كتاب دو گونه نقص روشى به چشم مى خورد؛ از يك سو، جانب نقد و نفى را چنان شدت بخشيده كه درباره بسيارى از مسلمات تاريخى تشكيك روا داشته است و از ديگر سو، پيش فرضهايى براى خود منظور داشته كه مطالب