در آمدي بر مطالعات حديثي خاورشناسان - صفحه 4

انگيزه ها هرچه باشد، نمى توان اين پديده را ناديده انگاشت و با برچسبِ هدف نادرست به تحليل و پژوهش درباره آن نپرداخت؛ زيرا اولاً نمى توان همه را متهم ساخت و كنجكاويهاى علمى انسانها را به هيچ انگاشت؛ گذشته از آنكه بايد در آنها نگريست، پرسشها را تحليل كرد و پاسخ گفت و از پژوهشهاى عالمانه آنان سود بُرد.
روشن است آن كسى كه در فضاى بدون تعلق و آزاد مى انديشد، با بسيارى از ابهامات مواجه شود و بر مسائل بسيارى خرده گيرد؛ چنانكه اگر ما نيز به مطالعه فرهنگ و آيينهاى ديگر بپردازيم، همين گونه رفتار خواهيم كرد.
3. مطالعات خاورشناسان در حوزه اسلام، ابعادى گسترده دارد كه از ميان آنها به قرآن، حديث، زن، تاريخ اسلام، فقه، فلسفه و... مى توان اشاره كرد.
ايشان در هر زمينه آثار فراوانى منتشر ساخته و آن آثار، بازتابهاى گسترده اى در بين مسلمانان داشته و مورد نقد و تحليل قرار گرفته است.
حديث و روايت، دومين عرصه مطالعات اسلام شناسىِ خاورشناسان از نظر جايگاه و اهميت به شمار مى رود؛ چرا كه دومين منبع دين شناسى است و فقه، زن و تاريخ اسلام نيز تا اندازه زيادى ريشه در آن دارد.
متأسفانه اين گونه مباحث و نقد و تحليلها تا كنون به حوزه ادبيات فارسى راه نيافته است؛ اما در آثار عربى ظهور و بروز تا حدى چشمگير دارد، چه تأثيرپذيرى مسلمانان عرب و چه مقابله و رويارويى آنان.
اين نوشتار در صدد است تا دورنمايى از فعاليتهاى انجام يافته، شخصيتها و مسئله ها به دست دهد، بدان اميد كه محققان و پژوهشگران شيعى و ايرانى به سرچشمه تفكرات و انديشه هاى خاورشناسان - كه به صورت غيرمستقيم در فرهنگ و انديشه ايرانى وارد مى شود - روكرده و آنها را مورد نقد و تحليل قرار دهند.
برپايه آنچه گفته شد، مباحث اين مقاله در دو بخش پى گرفته مى شود:
1. منبع شناسى توصيفى،
2. مسئله شناسى.

صفحه از 17