گروه نخست، به «مؤمن» موسوم اند و دسته دوم، به «مؤمن ممتحن» نامبردار. و شيعه و صوفيه تعبيرى از اين دو است؛ زيرا شيعى و صوفى دو اسم متغايرند كه به حقيقت واحده -كه همان شريعت محمديّه است دلالت دارند. ۱
سيد حيدر در مشرب عرفانى پيرو سنّت تصوف ابن عربى است. ۲ او كه به وحدت وجود عرفانى اعتقاد راسخ دارد، ۳ در جاى جاى كتاب جامع الأسرار ضمن عرضه ديدگاه خود، به آيات و احاديث نيز استشهاد و آنها را موافق ديدگاه خود تفسير مى كند. منابع آملى در نگارش كتاب، اقوال عرفا و مشايخ صوفيه مانند غزالى، خواجه عبداللّه انصارى، ابن عربى، عبدالرزاق كاشانى و در مواردى سخنان برخى از متكلمان مانند فخر رازى، خواجه نصير و علامه حلّى است.
همچنان كه گفته شد، آملى به آيات و روايات فراوان استناد مى كند. رويكرد او به حديث، داراى ويژگيهايى است كه مى توان آن را رويكرد عرفانى به حديث ناميد. وى با پيش دانسته هاى عرفانى به سراغ احاديث مى رود و قصد او اثبات آراى متصوفه با استناد به متون احاديث است.
او در نقل احاديث، جز مواردى اندك، مصادر و اسانيد خود را ذكر نمى كند و اساساً دغدغه چندانى در زمينه مصدر، طريق و اِسناد حديث از خود نشان نمى دهد. از اين روى و بنابر جست وجوهايى كه انجام شد، برخى احاديث در كتاب او راه يافته كه در متون معتبر حديثى شيعه و اهل سنّت يافت نمى شود.
1.جامع الأسرار، ص ۴۱. اين ديدگاه با ديدگاه عارف بزرگ اهل سنت، صائن الدين ابن تُركه اصفهانى مقايسه شود كه گويد: «مشايخ صوفيه، همه سنت و جماعت مى باشند، كه غير از طايفه اهل سنّت اين علم را ادراك نمى كنند. و هر كه نزد مرشد مى آيد به طلب اين علم، تا او را به سنّت و جماعت نمى آرد، به ارشاد او مشغول نمى شود؛ يعنى پاك شو اول و پس ديده بر آن پاك انداز» (چهارده رساله فارسى ( نفثة المصدور اول) ، ص ۱۷۵، تهران ۱۳۵۱).
2.اين نكته از كتاب نص النصوص في شرح الفصوص و مواضع متعدد كتاب جامع الأسرار روشن است.
3.جامع الأسرار، مواضع متعدد، از جمله ص ۲۰۴ - ۲۰۷ .